منتظر پرور

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • ;کارگاه مقاله نویسی
  • ابوذر
  • بچه ای که نمی خواست آدم باشد
  • شصت پرسش اعتقادی (جواب هایی کودکانه به سوال های اعتقادی)
  • نشست کتابدار کتابخانه شهید بهشتی
  • نشست کتابخوان با مناسبت هفته کتاب
  • هم رنگ خدا
  • فرزندان ایرانیم
  • خدازاده
  • درس عبرت
معرفی مقاله زینب علیها السلام الگوی حضور زنان در عرصه سیاسی اجتماعی دکتر محسن زاده
ارسال شده در 9 اسفند 1399 توسط پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب در معرفی منابع پژوهش, اخبار پژوهشی مدرسه


گسترش روزافزون ارتباطات فرهنگی، جوامع مختلف را با فرآورده های فکری جدیدی که منعطف به تجربه ها و خواسته های غرب است رو به رو کرده است. در این بین جوامع اسلامی به دلایل متعدد از جمله: خودباختگی و مرعوب شدن در برابر پیشرفت تکنولوژی غرب، بیش از آنچه غرب از آنان بیاموزد، چشم به غرب دوخته اند و برای حضور زن در عرصه اجتماع، خصوصا مساله حجاب و پوشش، الگوهای غربی را برگزیده اند.
در کنار چنین رویکرد وابسته، رویکردی دینی نیز وجود دارد و آن ترسیم مرزهای حقیقی دین برای
حضور زن در عرصه های گوناگون، در راستای توسعه همه جانبه است. صاحبان این دیدگاه خود را در مقابل پیشرفت های تکنولوژی غرب مقهور نمی بینند.
گروه سومی نیز وجود دارد و آن دسته، دسته متحجران فکری اند که همواره کوشیده اند، سلایق خود را به نام دین در عرصه ترسیم مرزها به کار گیرند و بر آن اساس دچار افراطهایی شده اند که اساس حضور زن در اجتماع را به انحراف کشانده و مانع اساسی در راه توسعه جوامع اسلامی ایجاد کرده اند.
از این دیدگاه ارائه الگویی موفق از زنان اسلامی که با حفظ معیارهای دینی (از جمله حجاب) در عرصه های اجتماعی حضور یافته اند، می تواند حجتی در برابر گروه اول (غرب زدگان) و گروه سوم (متحجران) و مؤید و راهنمایی برای گروه دوم (واقع گرایان دینی) باشد. از این منظر ما گوشه ای از زندگی حضرت زینب علیها السلام را به تماشا می نشینیم تا ببینیم حضرت زینب علیها السلام چگونه توانست با حفظ پوشش، الگویی برای حضور زن مسلمان در اجتماع – خصوصا با مساله پوشش اسلامی که امروزه مورد توجه و خرده گیری است – باشد.
الف – زینب (س) قبل از کربلا:
حیات اجتماعی حضرت زینب علیها السلام را می توان به سه دوره تقسیم کرد:
الف: دوره اول، از آغاز تا قبل از کربلا که به دو نمونه از حضور اجتماعی حضرت اشاره می شود:
1- شیوه حضور برای وداع با مادر
وقتی امام علی علیه السلام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را غسل داد; با حنوط پیامبر صلی الله علیه و آله حنوط کشید; کفن کرد و خواست ردا را ببندد، فرمود: «یا ام کلثوم، یا زینب! یا سکینه! یا فضه! یا حسن! یا حسین! هلموا تزودوا من امکم. فهذا الفراق و اللقاء فی الجنة; (1) ای ام کلثوم، ای زینب! ای فضه! ای حسن! ای حسین! بشتابید و از مادرتان بهره گیرید که این لحظه جدایی است و دیدار در بهشت است.» در پی این درخواست به دلیل آن که گروه دیگری از مردان (سلمان، عمار یاسر، مقداد، ابوذر و حذیفه) نیز از واقعه شهادت مطلع و احیانا حاضر بودند، (2) بانوان و دختران با رعایت پوشش کامل برای وداع در آن شرایط جانسوز حاضر شدند و در مورد شیوه پوشش حضرت زینب علیها السلام می نویسند:
«… زینب برقعی [روپوشی] آویخته و بدن خود را به ردایی پوشیده بود; دامن کشان همی بیامد و همی گفت: یا رسول الله! الآن حقا فقدناک; ای رسول خدا! واقعا امروز تو را از دست دادیم. دیگر تو را دیدار نخواهیم کرد …» (3)
2- شیوه زیارت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
در این باره نیز هم حضرت زینب علیها السلام و هم امام علی علیه السلام توجه ویژه ای داشتند تا حضور حضرتش با حفظ منزلت وی همراه باشد. یحیی مازنی می گوید:
«هرگاه زینب علیها السلام می خواست شب به زیارت قبر جد خود، رسول خدا، صلی الله علیه و آله برود، امام حسن و امام حسین علیهما السلام از دو طرف او حرکت می کردند و خواهر خود را در حالی که در وسط قرار داده بودند، به سوی حرم پیامبر صلی الله علیه و آله می بردند و علی علیه السلام هم کسی را می فرستاد تا قبل از آن که زینب وارد حرم شود، چراغ های حرم را خاموش کند تا نامحرمی به سوی او نگاه نکند.» (4)
ب – حضرت زینب علیها السلام و نهضت کربلا:
دراین باره می توان تلاش برای حفظ کرامت و عفاف بانوان از جمله حضرت زینب علیها السلام را به دو بخش تقسیم کرد: اول اقداماتی که امام حسین علیه السلام برای حفظ شخصیت و عفاف آنان انجام داد تا در عین حضور در چنین صحنه و معرکه ای مقامشان نیز آسیب نبیند.دوم اقداماتی که اهل بیت و زینب کبری علیهم السلام برای حفظ عفاف و حجاب خود انجام دادند تا ضمن ادای رسالت حضور در صحنه اجتماع و جنگ، ملاک های حضور را نیز مراعات کنند.
1- اقدامات امام:
در این باره می توان به موضوع حفر خندق که مانع از حمله دشمن از پشت سر (5) یا بر پا ساختن خیمه ها به صورت درهم و کنار هم که موجب ایجاد امنیت برای بانوان در مقابل نفوذ و حمله ناگهانی دشمن می شد، اشاره کرد. (6) امابه یادماندنی ترین فراز همان سخنان امام علیه السلام است که از گودال قتلگاه برخاست و تا به امروز در گوش جهانیان طنین انداز است.آری! بعد از آن که امام علیه السلام تمام یاران خود را از دست داد و یکه و تنها ماند، به تحریک عمر سعد از هر سو امام علیه السلام را محاصره و به او حمله کردند. به این ترتیب بین حضرت و خیمه ها فاصله ایجاد کردند و خیمه های بانوان در معرض خطر قرار گرفت. در این هنگام بود که ندای جاوید امام علیه السلام به گوش رسید: «و یحکم یا شیعة آل ابی سفیان! ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم وارجعوا الی احسابکم اذ کنتم اعرابا;
وای بر شما! ای رهپویان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز حساب نمی ترسید، در دنیای خود آزاد مرد باشید و به حسب (شرافت قبیله ای ..). خود بنگرید چون شما عرب هستید.»
در این لحظه شمر ندا برآورد که ای فرزند فاطمه! چه می گویی؟ امام فرمود: «اقول انا الذی اقاتلکم و تقاتلونی و النساء لیس علیهن جناح فامنعوا عتاکم عن التعرض لحرمی ما دمت حیا;» (7) می گویم من با شما می جنگم و شما با من در نبردید. زنان گناهی ندارند، پس تا من زنده ام، عصیانگری خود را از حرم من باز دارید.»
نمونه ای دیگر از تلاش امام برای حفظ و پاسداشت منزلت بانوان را می توان در جریان خبری که در کتاب مناقب آل ابی طالب نقل شده به عیان دید: «امام بعد از شهادت تمام یاران، برای تجدید قوا به سوی رود فرات تاخت و خود را به آب رساند. همین که خواست جرعه ای آب بنوشد، شخصی از لشکر عمر سعد فریادزد: یا ابا عبدالله! تتلذذ بشرب الماء و قد هتکت حرمک؟ ; ای ابا عبدالله! با نوشیدن آب لذت می بری، حال آن که به حرم تو تعرض می شود؟ … امام بلافاصله حتی بی آن که آب بنوشد، آبی را که در دست گرفته بود، بر زمین ریخت و با شتاب به سوی خیمه ها آمد و دید به خیمه ها تعرضی نشده است.» (8)
2- نقش بانوان و زینب علیها السلام در حفظ منزلت
حضرت زینب علیها السلام و دیگر بانوان در طول مدت جنگ هرگز در برابر مصیبت های جانگداز اختیار از دست ندادند و از حریم عفاف خارج نشدند.آن گاه که امام علیه السلام به شهادت رسید، لشکر غارتگر به قصد غارت به خیمه ها یورش برد.ابن طاووس می نویسد: «تسابق القوم علی نهب بیوت آل الرسول و قرة عین البتول حتی جعلوا ینتزعون ملحفة المرئة علی ظهرها و خرج بنات آل رسول الله و حریمه یتساعدون علی البکاء; (9)
مردم برای غارت خانه های اولاد پیامبر صلی الله علیه و آله و نور چشم فاطمه علیها السلام حمله بردند. حتی چادری که زن به کمرش بسته بود می کشیدند و می بردند و دختران و زنان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله از خیمه ها بیرون ریختند و دسته جمعی می گریستند.»
ابن طاووس در ادامه از غیرت زنی از طایفه بکر بن وائل که به همراه شوهرش در میان اصحاب عمر بن سعد بود، یاد می کند و می نویسد: «فلما رات القوم قد اقتحموا علی نساء الحسین علیه السلام و فسطاطهن و هم یسلبونهن اخذت سیفا واقبلت نحو الفسطاط و قالت یا آل بکر بن وائل اتسلب بنات رسول الله صلی الله علیه و آله لا حکم الا لله یا لثارات رسول الله صلی الله علیه و آله فاخذها زوجها و ردها الی رحله; آن زن وقتی دید مردم [به یک باره] بر زنان [و دختران] حسین علیه السلام و خیمه های آن ها تاختند و لباس از تن آن ها بیرون می آوردند، شمشیری به دست گرفت و رو به خیمه آمد و فریاد زد: ای مردان قبیله بکر! آیا لباس از تن دختران رسول خدا به یغما برده می شود؟ حکمی نیست جز حکم خدا، ای کشندگان رسول خدا! شوهرش دستش را رفت به جایگاهش برگرداند.» در پی آن بود که بانوان را بی پوشش از خیمه ها بیرون راندند و خیمه ها را آتش زدند. (10) .

حضرت زینب علیها السلام و زن های اهلبیت، در وضعیت پیش آمده برای حفظ عفاف و حجاب خود اقدامات ذیل را انجام دادند:
1- فرار بانوان از معرض خطر
اهل بیت و حضرت زینب علیها السلام در مقابل این رفتارهای خشن و خلاف، چاره ای جز فرار نداشتند. علامه مجلسی به نقل از فاطمه صغرا، دختر امام حسین علیه السلام می نویسد: «جلوی خیمه ایستاده بودم و بر پیکر قطعه قطعه شده پدر و یارانش و صحنه تاختن اسب ها بر پیکرشان نگاه می کردم و با خود می اندیشیدم که اینان بعد از پدر، با ما چه خواهند کرد! که ناگهان متوجه شدم سواری به سوی زنان یورش می برد و با ته نیزه آنان را می راند و آن ها هم به یکدیگر پناه می برند و چادرها و مقنعه های زنان گرفته شده و فریاد وا محمداه! وا علیاه! وا جداه! وا ابتاه و… بلند است. قلبم فرو ریخت و با وحشت به جست وجوی عمه ام ام کلثوم (زینب) پرداختم. در همین لحظات بود که دیدم آن سوار به سوی من می آید. با سرعت از آن جا گریختم ولی او به طرف من آمد و به یک باره ضربه سنگین ته نیزه را بر کتف خود احساس کردم و با صورت به زمین افتادم. او مقنعه ام را کشید و گوشواره ام را از گوشم کند و خون بر گونه هایم جاری شد و بی هوش شدم. وقتی به هوش آمدم. عمه ام را در کنار خود دیدم که گریه می کند و می گوید: بلند شو; برویم; ببینیم بر سر خواهران و برادرت چه آمده است! گفتم: «یا عمتاه! هل من خرقة استربها راسی عن اعین النظار؟ ; ای عمه! آیا پارچه ای هست که با آن سرم را از چشم های تماشاچیان بپوشانم؟» فرمود: «یا بنتاه و عمتک مثلک; دخترم عمه ات نیز مثل تو است.» و من نگاه کردم دیدم سرش برهنه و دستش از شدت ضربه ها کبود شده است.» (11)
2- مقاومت در برابر هتک حجاب
علاوه بر این اهل بیت و بانوان در برابر این هجوم وحشیانه تا آن جا که می توانستند در همان صحنه نابرابر هم مقاومت می کردند تا حجاب و عفافشان آسیب نبیند. لذا مرحوم مفید به نقل از حمید بن مسلم می نویسد: «به خدا قسم بارها دیدم که زنی از زنان یا دختران اهل بیت امام حسین را که چادرش از پشت سر گرفته و کشیده می شد [بعد از مقاومت زنان تا آخرین لحظه] بالاخره زن مغلوب می شد و چادر یا لباسش غارت می شد.» (12)
3- مطالبه پوشش های غارت شده
بانوان در اولین فرصتی که برای ابراز درخواست می یابند، تقاضای بازگرداندن چادرها و حجاب هایشان را می کنند. به نقل از حمید بن مسلم:
«وقتی به علی بن الحسین که بسیار مریض و در بستر افتاده بود رسیدیم، عمرسعد آمد، زنان در مقابل او شیون کردند و او متاثر از آن چه می دید گفت: هیچ کدام حق ندارید به خانه های این زنان وارد شوید یا متعرض این جوان مریض شوید. زنان نیز از او درخواست کردند که دستور دهد لباس های غارت شده را برگردانند او نیز دستور صادر کرد ولی به خدا سوگند، هیچ کس دستور را اجرا نکرد.» (13)
ج – حضرت زینب علیها السلام و دوران اسارت
بخش سوم از حضور حضرت زینب علیها السلام مربوط به دوران اسارت می شود که در این دوره نیز وی بارها کوشید موضوع پوشش و حجاب را پیش کشد و به هر نحو ممکن آن را برای خود و دیگر بانوان فراهم سازد که به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
1- شیوه سخنرانی زینب علیها السلام در جمع مردم کوفه
بانوان اهل بیت علیهم السلام را وارد شهر کوفه کردند. زینب علیها السلام مصمم بود تا دل های کوفیان را منقلب کند. تصمیم گرفت در جمع آنان خطبه بخواند – خطبه ای آتشین که دل ها را به آتش کشد و جان ها را سوزاند – اما مهم نحوه سخن گفتن اوست. شهید مطهری اوج عفاف و منزلت زینب را در این هنگامه به خوبی به تصویر می کشد: «… زینب شاید از روز تاسوعا اصلا خواب به چشمش نرفته. سرهای مقدس را قبلا برده بودند…. وضع عجیبی است، غیر قابل توصیف. دم دروازه کوفه دختر علی، دختر فاطمه، این جا تجلی می کند. این زن با شخصیت که در عین حال زن باقی ماند و گران بهاء، خطابه ای می خواند، راویان چنین نقل کرده اند که در یک موقع خاصی زینب موقعیت را تشخیص داد و «قد اومات » دختر علی یک اشاره کرد…. گویی نفس ها در سینه حبس شد و صدای زنگ ها و هیاهوها خاموش شد…. راوی گفت: «ولم ار والله خفرة قط انحلق منها» این «خفره » خیلی ارزش دارد. خفره یعنی، زن با حیاء، این زن نیامد مثل یک زن بی حیا حرف بزند. زینب آن خطابه را در نهایت عظمت القا کرد…. این است نقش زن به شکلی که اسلام می خواهد. شخصیت در عین حیا، عفاف، عفت، پاکی و حریم.» (14)
2- مجلس عبیدالله بن زیاد
ابن زیاد که حداکثر بی شرمی را نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله روا داشته بود، در آستانه ورود اسرا نیز مجلس جشنی برقرار کرد. او مجلس مفصلی تدارک دید و دستور داد سر شهدا را نیز بیاورند پس از آن اهل بیت علیهم السلام را وارد کردند. شیخ مفید می نویسد: «دخلت زینب علی ابن زیاد و علیها ارذل ثیابها و هی متنکرة » و ابو مخنف می نویسد: «هی تستر وجهها بکمها» و طریحی در منتخب می نویسد «کانت تتخفی بین النساء و هی تستر وجهها بکمها لان قناعها اخذ منها» آری، هنگامی که زینب به مجلس پسر زیاد وارد می شد، پست ترین لباس به تن داشت و صورتش را با آستین پوشانده بود، او میان زنان، خود را مخفی می کرد و صورتش را با آستنین می پوشاند، چون مقنعه اش را از او گرفته بودند.» و در تاریخ طبری نیز آمده که در گوشه ای نشست و زنان و دختران دورادور او را گرفتند. (15)
به این ترتیب زینب علیها السلام در این مجلس نیز نهایت تلاش را برای حفظ عفاف و پوشش به کار برد. همین کار توجه ابن زیاد را جلب کرد و او پرسید: «این زن کیست؟ پاسخی نشنید، بار دوم هم پاسخ نشنید و بار سوم یکی از دختران جواب داد: «هذه زینب بنت فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و آله » ابن زیاد به گمان این که با این همه فشاری که بر بانوان آورده، حالا می تواند استفاده ای عوام فریبانه هم از وجود آنان ببرد، گفت: «الحمدلله الذی افضحکم و قتلکم و اکذب احدوثتکم; شکر خدایی را که شما را رسوا کرد و کشت و افسانه شما را دروغ نمود» اما زینب سخن او را بی پاسخ نگذاشت و فرمود: «الحمد لله الذی اکرمنا بنبیه محمد و طهرنا من الرجس تطهیرا انما یفتضح الفاسق و یکذب الفاجر و هو غیرنا و الحمد لله….; ستایش خدای راست که ما را به وجود پیامبرش گرامی داشت و ما را از پلیدی پاک ساخت، به درستی که فاسق رسوا می شود و فاجر دروغ می گوید و او غیر از ماست و ستایش مخصوص خداست.» آن گاه ابن زیاد پرسید: رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ حضرت زینب علیها السلام پاسخ داد: «ما رایت الا جمیلا هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم و سیجمع الله بینک و بینهم فتحاج و تخاصم فانظر لمن یکون الفلج یومئذ هبلتک امک یابن مرجانه; (16) من جز نیکی ندیدم. اینان مردمی بودند که خداوند کشته شدن را برای آن ها مقرر فرموده بود و آنان نیز به آرامگاه خود شتافتند. ولی [بدان که] به زودی خدا میان تو و ایشان جمع می کند و تو را بازخواست می کند. پس نگران باش که در آن روز پیروزی از آن کیست؟ ای پسر مرجانه! مادرت به عزایت بنشیند.»
3- تقاضای دور نگاه داشتن سرها از کاروان
به محض آن که نامه عبیدالله بن زیاد به یزید رسید، وی دستور داد که سر بریده امام و دیگران را همراه با اموال و زنان و عیالات حضرت به شام بفرستند. او نیز محضر بن ثعلبه عائذی را مامور کرد تا اسیران را همچون کفار شهر به شهر ببرد و به شام برساند. با هر مصیبتی بود، کاروان به شام نزدیک شده، ام کلثوم (زینب) به شهر نزدیک شد و فرمود: «نیازی دارم… اذا دخلت بنا البلد فاحملنا فی درب قلیل النظارة و تقدم الیهم ان یخرجوا هذه الرؤوس من بین المحامل و ینحونا عنها فقد خزینا من کثرة النظر الینا و نحن فی هذه الحال; (17) ما را که به این شهر می بری، از دروازه ای ببر که تماشاگر کمتر باشد و [دیگر این که] به این ها پیشنهاد کن سرها را از میان کجاوه ها بیرون ببرند و ما را از آن ها دور کنند که از بس ما را به این حال دیدند، خوار شدیم.» که البته شمر به دلیل خباثتی که داشت، درست بر عکس توصیه حضرت عمل کرد. حضرت سکینه علیها السلام نیز از راهی دیگر کوشید به این هدف برسد و یکی از حاضران (سهل بن سعد) به توصیه حضرت مبلغ چهارصد دینار به مامور مربوطه داد تا سرها را از بین جمعیت بیرون ببرد و او نیز چنین کرد (18) و به این ترتیب تلاش بانوان برای حداقل کمتر دیده شدن به نتیجه رسید.
4- در مجلس یزید
در این مجلس وقایع شرم آوری روی داد که تقاضای به کنیزی دادن فاطمه بنت الحسین، را می توان نام برد که با درایت حضرت زینب علیها السلام خنثی شد و بعد جسارت و اشعار کفرآمیز یزید. به نوشته ابن طاووس: یزید چوب خیزرانی به دست گرفت و با آن به دندان های امام کوبید و این اشعار را خواند:
«لیت اشیاخی ببدر شهدوا
جزع الخزرج من وقع الاسل
لاهلوا واستهلوا فرحا
ثم قالوا یا یزید لاتشل; ای کاش! بزرگان قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، اکنون زنده بودند و زاری قبیله خزرج را از زدن شمشیرها و نیزه ها می دیدند. در آن وقت از شدت خوشحالی فریاد می کشیدند که ای یزید! دست تو درد نکند.» این حرکات، خشم برخی مانند ابو برزه سلمی را برانگیخت. باری، موقعیت مناسب برای حضرت زینب کبری علیها السلام فراهم آمد. او برخاست و خطبه ای خواند که تمام رشته های یزید را پنبه کرد. از جمله در مورد سلب حجاب بانوان فرمود:
«… امن العدل یابن الطلقا تخدیرک حرائک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن تحدوبهن الاعداء من بلد الی بلد و یشرفهن اهل المناهل والمنافل و یتصفح وجوهی القریب والبعید والدنی والشریف ولیس معهن من رجالهن ولی ولا من حماتهن حمی… (19)
ای فرزند آزاد شدگان! این رسم عدالت است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای داده ای ولی دختران رسول خدا را اسیر در برابرت [به طوری که] پرده های احترامشان هتک شده و صورت هایشان نمایان، آنان رادشمنان شهر به شهر می گردانند و در مقابل دیدگان مردم بیابانی و کوهستانی و در چشم انداز هر نزدیک و دور و پست و شریف، نه از مردانشان سرپرستی دارند و نه از یارانشان حمایت کننده ای؟»
بنابراین حضرت زینب علیها السلام در آخرین لحظات اسارت نیز دست از اعتراض به خاطر هتک حجاب بانوان برنمی دارد و آن را به عنوان سند خباثت یزید بارها و بارها مطرح می کند.
پی نوشت ها:
1) بحارالانوار، ج 43، ص 179; دلایل الامامة، طبری، ص 44.
2) بحارالانوار، ج 78، ص 310.
3) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 51. نقل از عمدة الطالب و ناسخ التواریخ، زندگانی حضرت زینب علیها السلام، ص 191.
4) زینب کبری، علامه نقدی، ص 40; ریاحین الشریعه، ج 3، ص 60 و خصائص زینبیه، سید نورالدین جزایری، ص 169.
5) شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 95.
6) همان، ص 93.
7) بحارالانوار، ج 45، ص 51 و اللهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس، ص 119.
8) مناقب آل ابی طالب، ابوالفرج اصفهانی، ج 4، ص 58 و بحارالانوار، ج 45، ص 51.
9) اللهوف، صص 132 و 131.
10) همان، ص 132 و ابن نمادر مشیر الاحزان می گوید: «ثم اشتغلوا بنهب عیال الحسین و سنائه حتی تسلب المراة مقنعتها من راسها و خاتمها من اصبعها و قرطها من اذنها و حجلها من رجلها…» ریاحین الشریعه، ج 3، ص 105.
11) بحارالانوار، ج 45، صص 60 و 61.
12) ارشاد مفید، ج 2، ص 112.
13) همان، ص 113.
14) حماسه حسینی، ج 2، ص 336. متن روایت در لهوف، ص 146; بحارالانوار، ج 45، ص 108 و مقتل الحسین، خوارزمی، ج 2، ص 40.
15) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 141 و بحارالانوار، ج 45، ص 116.
16) ارشاد مفید، ص 244; تاریخ طبری، ج 6، ص 263 و لهوف، ص 160.
17) لهوف، ص 174 و بحارالانوار، ج 45، ص 127.
18) بحارالانوار، ج 45، ص 127.
19) همان، ج 45، ص 134; احتجاج طبرسی، ص 122; جلاء العیون، ص 737 و لهوف، ص 182.


حضرت زینب سلام‌الله‌علیها دکتر محسن زاده معرفی مقاله 2 نظر »
معرفی مقاله زینب علیها السلام بانوی حیا،پاسدارعفت وپاکدامنی،شایسته ترین الگوبرای زنان اثر دکتر محسن زاده
ارسال شده در 9 اسفند 1399 توسط پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب در معرفی منابع پژوهش, اخبار پژوهشی مدرسه



زینب; بانوی حیا و عفت، مرزبان پاکی و پاکدامنی، دختر علی علیه السلام و زهرا علیها السلام; در روز پنجم جمادی الاولی، سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره، خواستگاه حیا و پاکی، دیده به جهان گشود .
هرچند مادر بزرگوارش را در پنج سالگی از دست داد، ولی رهتوشه هایی گرانبها از حیا و پاکی در همین مدت کوتاه از مکتب مادر فرا گرفت . در دوران زندگی بابرکت خویش، مشکلات و رنجهای فراوانی متحمل شد و بی شک مهمترین و تلخ ترین آن، واقعه کربلا و داستان اسارت بود . در تمام این سختیها و حوادث تلخ، در کنار صبوری و بردباری; درس حیا و عفت را به همه آموخت (1) .
او را; ام کلثوم کبری، صدیقه صغری، محدثه، عالمه و فهیمه می نامیدند . او زنی عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود . نسب نبوی، تربیت علوی و فاطمی، همراه با لطف خداوندی، از او فردی با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طوری که او را «عقیله بنی هاشم » می خواندند .


مراسم نام گذاری
معمولا مرسوم است که پدر و مادر، نام فرزند را انتخاب می کنند، ولی در ولادت حضرت زینب علیها السلام، والدین او این کار را به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، جد بزرگوار آن بانو واگذار نمودند; پیامبر صلی الله علیه و آله در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، مشتاقانه به خانه علی علیه السلام رفت . نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، بعد از مدتی جبرائیل بر پیامبر نازل گردید و نام زینب (زین + اب) را که به معنای «زینت پدر» است، برای این دختر انتخاب نمود (2) .
آن بانوی بزرگ، سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با کوله باری از اندوه، محنت و رنج و با یادگار گذاشتن درسهای زیادی از صبوری، حیا، عفت و پاکی، دار فانی را وداع گفت .
در این مقام برآنیم تا گوشه هایی از حیا، عفت و پاکدامنی زینب را به تصویر کشیم و رهتوشه گرانبهایی برای بانوانی که می خواهند زینب گونه زندگی کنند و به افتخار و سربلندی ابدی برسند مهیا سازیم.
ضرورت بحث حیا
امروزه در سرتاسر جهان، مخصوصا کشورهای اسلامی و علی الخصوص جامعه تشیع، تلاش استعمارگران و مهاجمان فرهنگی بر آن است که حیا و عفت بانوان را نشانه روند و جامعه را از این راه به بی بند و باری و بی دینی سوق دهند و در نتیجه به مطامع شیطانی خود برسند; چرا که آنها به خوبی دریافته اند اگر دین و مذهب تشیع را بخواهند نابود کنند، باید حیا، عفت و پاکدامنی را از بین ببرند .
هرگاه از جامعه حیا رخت بربست و عفت در آن لگدکوب شد; دین هم بساط خویش را جمع خواهد کرد . علی علیه السلام به زیبایی می فرماید: «احسن ملابس الدین الحیاء (3) ; نیکوترین لباس دین حیا است .» ، امام صادق علیه السلام فرمود: «لا ایمان لمن لا حیاء له (4) ; ایمانی نیست برای آن کس که حیا ندارد .» و امام باقر علیه السلام فرمود: «الحیاء والایمان مقرونان فی قرن فاذا ذهب احدهما تبعه صاحبه (5) ; حیا و ایمان با هم بر یک شاخه قرار گرفته اند، پس هرگاه یکی از آن دو برود، دیگری نیز از او تبعیت کند .» و زیباتر از همه، امام حسین علیه السلام – آن کس که زینب علیها السلام، حیا را در مکتب او آموخت – فرمود: «لا حیاء لمن لا دین له (6) ; آن که دین ندارد، حیا هم ندارد .»
از روایات فوق به خوبی استفاده می شود که بین ماندگاری دین در جامعه و وجود حیا; رابطه تنگاتنگی وجود دارد . مهاجمان فرهنگی، بخوبی این رابطه و ملازمه را دریافته اند، از این رو صهیونیست معروف «نتانیاهو» این گونه القاء می کند که «برنامه های ماهواره ای، به مثابه یک نیروی شورشی بسیار مؤثری عمل می کنند; بچه های ایرانی مسلما لباسهای زیبایی را خواهند خواست که در شوهای تلویزیونی می بینند . آنها استخرهای شنا و شیوه زندگی فانتزی خواهند خواست . (7) »
از طرف دیگر، هواداران استکبار جهانی در داخل کشور با قلمهای زهرآگین، رفتارهای زننده، لباسها و فیلمهای مبتذل، در نابودی حیا و عفت، استعمار را یاری می رسانند .
نگاهی به جایگاه حیا در فرهنگ غنی اسلام
اشارتی مختصر و بیان نکاتی درباره جایگاه حیا در اینجا مناسب می نماید:
الف) حیای دختران شعیب در قرآن:
قرآن کریم، با این که غالبا مسایل را به صورت کلی بیان می دارد، ولی گاهی بجهت حیاتی بودن مسئله، جزئیات و نمونه هایی را بیان می کند . مثلا ماجرای حضرت موسی و برخورد او با دختران شعیب را چنین بیان می کند: «و هنگامی که [موسی] به [چاه] آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب می کنند; ودر کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند و به چاه با بودن مردان نزدیک نمی شوند . موسی از آنان پرسید: کار شما چیست؟ گفتند: آنها را آب نمی دهیم تا چوپانها همگی خارج شوند . . . . موسی برای گوسفندان آن دو آب کشید و . . . ;
در ادامه این داستان درباره نحوه آمدن یکی از دختران شعیب و گفتگوی او با حضرت موسی علیه السلام می فرماید:
«. . . فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء قالت ان ابی یدعوک لیجزیک اجر ما سقیت لنا . . .» (8) ; ناگهان یکی از آن دو [زن به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت . گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد آب دادن [به گوسفندان] را که برای ما انجام دادی، به تو بپردازد .»
از این آیه می توان حیا را به زیبایی دریافت; چرا که:
1 . تا زمانی که مردان کنار چاه بودند، دختران شعیب علیه السلام نزدیک چاه نمی رفتند .
2 . آن گاه اقدام به آب دادن گوسفندان می کردند که تمام مردان پراکنده شوند .
3 . سرا پا حیا نزد موسی علیه السلام آمد . نگفت ما مزد تو را می پردازیم; بلکه گفت پدرم از تو دعوت می کند تا مزد تو را بپردازد .
ب) حیا تمام دین است:
علی علیه السلام می فرماید: «الحیاء هو الدین کله (9) ; حیا تمام دین است .»
ج) حیا بازدارنده از زشتیها:
علی علیه السلام فرمود: «الحیاء یصد عن فعل القبیح (10) ; حیا [انسان را] از کار زشت باز می دارد .»
امام هفتم علیه السلام می فرماید: «ما بقی من امثال الانبیاء علیهم السلام الا کلمة; اذا لم تستحی فاعمل ما شئت . . . (11) ; مثالها [و کلمات قصار] از انبیاء باقی نمانده است مگر یک کلمه [و آن این است که] هرگاه حیا نداشتی، هر کاری می خواهی انجام بده .»
د) عاقبت بی حیایی:
علی علیه السلام فرمود: «. . . من قل حیاؤه; قل ورعه ومن قل ورعه; مات قلبه، ومن مات قلبه; دخل النار . . . (12) ; کسی که حیا و شرمش اندک باشد; پرهیزکاری او نیز اندک خواهد بود، و کسی که ورعش کمتر باشد; قلبش می میرد و آن کس که دلش مرده باشد; در آتش جهنم داخل خواهد شد .»
ه) سرپوش عیبها:
علی علیه السلام فرمود: «من کساه الحیاء ثوبه; لم یر الناس عیبه (13) ; آن کس که با لباس حیا خود را بپوشاند کسی عیب او را نبیند .»
و) سرچشمه خوبیها:
و آن حضرت فرمود: «من لا حیاء له; لا خیر فیه (14) ; کسی که حیا ندارد، خیری در او نخواهد بود .»
نمونه هایی از حیای زینب علیها السلام
1 . فرزند بیت حیا و عفت:
تاثیر وراثت و خانواده در رفتار و کردار انسان تردیدپذیر نیست . امروزه به روشنی ثابت شده است که بخشی از صفات خوب و بد، از راه وراثت، از نسلی به نسلی منتقل می شوند و به همین جهت خانواده هایی که پیامبران در آن متولد شدند، عموما پاک و اصیل بودند، بهمین جهت در منابع اسلامی نیز از ازدواج با زنان زیبایی که در خانواده های ناپاک و عاری از حیا به بار آمده اند نهی شده است . در کنار وراثت، تربیت مطرح است; زیرا بخشی از فضایل و کمالات، با تربیت صحیح به فرزندان منتقل می شود .
در زندگی زینب علیها السلام این دو عامل (وراثت و تربیت) در بالاترین حد خویش وجود داشت; چنانکه در زیارت نامه آن بانوی بزرگوار می خوانیم: «السلام علی من رضعت بلبان الایمان; سلام بر کسی که از ایمان شیر نوشید .»
آن که پا تا به سر ایمان و حیاست
خونش آمیخته با خون خداست
عشق را همسفر کرببلاست
مظهر عصمت و پاکی، تقواست
به یقین زینب کبری باشد
زاده حیدر و زهرا باشد
آری! زینب کبری علیها السلام در خانه وحی و ولایت، از پدر و مادر معصوم به دنیا آمد و در آغوش نبوت، مهد امامت و ولایت و مرکز نزول وحی الهی نشو و نما نمود و از یگانه مادر معصوم جهان هستی «فاطمه زهرا علیها السلام » شیر نوشید و از ابتدای شیرخوارگی در آغوش پر مهر مادر; عفت، حیا، شهامت و عطوفت را فرا گرفت و هم زمان با دوران شیرخوارگی در محضر بزرگترین استادان جهان انسانیت; یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و دو برادر بزرگوارش امام حسن و امام حسین علیهما السلام تربیت یافت .
«یحیی مازنی » که از علمای بزرگ و راویان حدیث است، چنین نقل می کند: «مدتها در مدینه، در همسایگی علی علیه السلام در یک محله زندگی می کردم . منزل من در کنار منزلی بود که «زینب » دختر علی علیه السلام در آنجا سکونت داشت، حتی یک بار هم، کسی حضرت زینب را ندید و صدای او را نشنید، او هرگاه می خواست به زیارت جد بزرگوارش برود، در دل شب می رفت; در حالی که پدرش علی علیه السلام در پیش و برادرانش حسن و حسین علیهما السلام در اطراف او بودند . وقتی به نزدیک قبر شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله می رسیدند، امیرالمؤمنین علیه السلام شمعهای روشن اطراف قبر را خاموش می کرد . یک روز امام حسن علیه السلام علت این کار را سؤال کرد، حضرت فرمود: «اخشی ان ینظر احد الی شخص اختک زینب (15) ; از آن می ترسم که کسی خواهرت زینب را ببیند .»
به قول «شیخ جعفر نقدی » ، زینب علیها السلام تربیت شده پنج تن آل عبا است: «فالخمسة اصحاب العباء هم الذین قاموا بتربیتها وتثقیفها وتهذیبها وکفاک بهم مؤدبین ومعلمین (16) ; پنج تن آل عبا به تربیت و فرهنگ سازی و تهذیب زینب همت گماردند و همین بس که آنها ادب کننده و آموزگار باشند .»
و راستی کجا رفته این مرزبانیهای حیا؟ ! و چرا در جامعه شیعه علوی، می بینیم که مردان با همسران آرایش کرده و دختران بی بهره از حجاب، در پارکها و خیابانها و . . . ظاهر می شوند؟ !
2 . حیا در آغاز جوانی
دکتر «عائشه بنت الشاطی » ، بانوی نویسنده و اهل تحقیق اهل سنت، چنین می گوید: «زینب در آغاز جوانی چگونه بوده است؟ مراجع تاریخی از وصف رخساره زینب در این اوقات خودداری می کنند; زیرا که او در خانه و روبسته زندگی می کرد . ما نمی توانیم مگر از پشت پرده وی را بنگریم، ولی پس از گذشتن دهها سال از این تاریخ، زینب از خانه بیرون می آید و مصیبت جانگداز کربلا او را به ما نشان می دهد . (17) »
تاریخ او را ندیده، چرا که حیای او مانع از آن شده است و مادرش فاطمه توصیه کرده است که: «خیر للنساء ان لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال (18) ; برای زنان بهتر است که آنان مردان را نبینند، و مردان [نیز] آنها را نبینند .»
و اگر دستور الهی و آسمانی نبود که «ان الله شاء ان یراهن سبایا; به راستی که خدا خواسته که آنها را اسیر ببیند» حسین علیه السلام هرگز به خود اجازه نمی داد خواهر را در سفر کربلا به همراه ببرد .
بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب
ورنه این بی حرمتی را کی روا دارد حسین
3 . نمایش شکوه حیا هنگام حرکت از مدینه
مدینه، شبی را به یاد می آورد که کاروان حیا با تمام شکوه و جلال به سوی مکه روانه شد . آن شب از شبهای ماه رجب بود که کاروانی مجلل از مدینه بیرون رفت; در حالی که دو بانوی «حیا» و عفت را جوانان بنی هاشم و در راس همه سید جوانان اهل بهشت احاطه نموده بودند . در قطعه ای تاریخی، راوی چنین نقل می کند:
«چهل محمل را دیدم که با پارچه های حریر [ابریشم] و دیباج زینت شده بودند . در این وقت امام حسین علیه السلام دستور داد بنی هاشم زنهای محرم خود را سوار بر محملها نمایند، پس در این حال من نظاره می کردم که ناگهان جوانی از منزل حسین علیه السلام بیرون آمد در حالی که قامت بلندی داشت و بر گونه او علامتی بود و صورتش مانند ماه می درخشید و می فرمود: بنی هاشم کنار روید و آن گاه دو زن از خانه حسین علیه السلام خارج شدند، در حالی که دامانشان بر اثر حیای از مردم به زمین کشیده می شد و دور آن دو را کنیزانشان احاطه نموده بودند . پس آن جوان به سوی یکی از محملها پیش رفت و زانوی خود را تکیه قرار داد و بازوی آنها را گرفت و بر محمل سوار نمود . من از بعضی پرسیدم; آن دو بانو کیستند؟ ! جواب دادند: یکی از آنها زینب علیها السلام و دیگری ام کلثوم; دختران امیرالمؤمنین علیه السلام . پس گفتم: این جوان کیست؟ ! گفته شد: او قمر بنی هاشم، عباس فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام است . سپس دو دختر صغیر را دیدم که گویا امثال آنها آفریده نشده است . پس یکی را همراه زینب و دیگری را همرام ام کلثوم سوار نمود . پس از [اسم] آن دو دختر پرسیدم . گفته شد: یکی سکینه و دیگری فاطمه; دختران حسین می باشند .
آن گاه بقیه بانوان به همین جلالت و عظمت و حیا و متانت سوار شدند و حسین علیه السلام ندا داد: کجاست عباس، قمر بنی هاشم! عباس عرض کرد: لبیک، لبیک، ای آقای من! فرمود: اسبم را بیاور . اسب آقا را حاضر کرد . آنگاه حضرت بر آن سوار شد و بدینسان کاروان حیا، عفت، متانت و نجابت مدینه را ترک گفت (19) .
4 . زیورآلات فدای حیا و عفت!
پس از غارت لباسهای امام حسین علیه السلام، سپاهیان کوفه و شام به سوی خیمه ها هجوم بردند . لحظاتی تلخ و جانکاه بود . زینب کبری بیش از همه، تلخی و مخاطرات این تهاجم وحشیانه را احساس می کرد; چرا که از یک سو پاسبان خیمه های حیا و عفت بود و از طرف دیگر حفظ جان امام زمانش را به عهده داشت . دختر علی علیه السلام که منش و خوی کوفیان را می شناخت، برای حفظ عفت و حیای بانوان و قبل از آمدن آنها، تمام زیورآلات زنان را جمع کرده خطاب به عمر سعد فرمود: ای عمر بن سعد! سپاهیان خود را از تعجیل و شتاب در غارت خیمه ها باز دار! خود آنچه اسباب و زیور آلات است به شما واگذار می کنم . مبادا دست نامحرمان به سوی خاندان رسول خدا دراز شود [و بر قامت حیا و نجابت غباری بنشیند] .
تمامی وسایل و زیورآلات، حتی گوشواره های فاطمه بنت الحسین علیه السلام نیز که یادگار امام بود در محلی جمع شد و پس از آن که زنان و کودکان در گوشه ای اجتماع کردند، دختر شجاع علی علیه السلام فریاد زد: هر کس میل دارد; وسایل و زیورآلات را بردارد! عده ای پیش آمدند و هرچه بود غارت کردند . . . . (20) »
5 . فریاد بانوی حیا بر بی حیاها:
کاروان حیا وارد کوفه شد، مردم در حالی که خاندان رسالت را به سوی عبیدالله بن زیاد می بردند، اسیران را تماشا می کردند . در این لحظه صدای بانوی حیا بلند شد: «یا اهل الکوفة، اما تستحیون من الله ورسوله ان تنظروا الی حرم النبی صلی الله علیه و آله (21) ; ای مردم کوفه! از خدا و فرستاده او شرم نمی کنید که به خانواده پیامبر چشم دوخته اید .»
6 . تجلی حیا در دارالاماره کوفه:
زینب کبری علیها السلام در دوران اسارت، وقتی به دارالاماره رسید، بغض راه گلویش را بست; چرا که او همه این خانه را می شناخت، اینجا روزی خانه زینب بود، روزگاری که اسم پدرش علی، با عظمتی بی مانند جهان را پرساخته بود . اشک در دیدگانش حلقه زد، ولی خودداری کرد، مبادا گریه خوارش کند . در آن دم به اتاق بزرگی رسید و دید عبید الله ابن زیاد در جایی نشسته که پدرش در آنجا می نشست و از میهمانان پذیرایی می کرد .
زینب که بی ارزش ترین لباسهایش را بر تن و کنیزانش دورش را گرفته بودند، حیا را به عرصه نمایش گذاشت و بدون آن که به امیر سرکش خون خوار اعتنایی کند، به صورت ناشناس در گوشه ای نشست در حالی که سراپای وجود او را شرم، حیا، نجابت و پاکی احاطه کرده بود (22) . ابن زیاد پرسید: این زن کیست؟ (سه بار این سؤال را تکرار کرد)، حیا و نجابت زینب از یکطرف، علم حضرت به قصد ابن زیاد برای تحقیر اهل بیت علیهم السلام از طرف دیگر، اجازه نداد زینب جواب او را بدهد . تا آنجا که ابن زیاد ملعون با نیش زبانش نمک به زخم زینب پاشید و برای آزردن او گفت: «کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک (23) ; کار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه یافتی؟»
زینب جوابی کوتاه، ولی بسیار زیبا داد که ریشه در کمال حیای او داشت . حضرت با آرامشی که از حیا و رضای قلبی او حکایت داشت آن جمله به یادماندنی را فرمود: «ما رایت الا جمیلا (24) ; جز زیبایی چیزی ندیدم .»
7 . مجلس یزید; اوج تقابل حیا با بی حیایی
یزید، بزرگان اهل شام و سفرای خارجی را دعوت کرده بود، آن گاه دستور داد که اسیران را وارد کنند . مجلسیان به دختران و دودمان پیامبر نگاه می کردند; که تا دیروز در پس پرده عزت و احترام قرار داشتند و بیگانه ای رخسار آنان را ندیده بود .
هنگامی که مدعوین; بزرگواری و ارجمندی این دودمان را به خاطر آوردند، همه از شرم و خجالت چشم بر هم نهادند، ولی در آن جمع، مرد تنومند شامی سرخ رویی، با چشمانی از حدقه درآمده به فاطمه دختر حسین علیه السلام می نگریست و با نگاههای آزمندانه خود می خواست او را ببلعد . فاطمه هراسان و لرزان به عمه اش زینب پناه برد .
مردک شامی برخاست و به یزید گفت: یا امیرالمؤمنین! این دوشیزه را به من ببخش! فاطمه در حالتی که از وحشت می لرزید، دامن عمه اش زینب را گرفت . زینب او را در آغوش گرفت و فرمود: «گمان دروغ بردی و فرومایگی کردی! نه تو چنین حقی داری و نه یزید! (25) » یزید خشمگین گشت و سخنانی بین او و زینب علیها السلام رد و بدل شد، تا آنکه زینب علیها السلام فرمود: اکنون که سرتاسر زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفته ای و ما را مانند اسیران به هر سو می کشانی به گمانت که پیش خدا برای ما پستی و برای تو شرف و منزلت است؟ !
آن گاه فریاد آهنین حیا بر فرق مجسمه بی شرمی فرود آمد که: «امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک وامائک وسوقک بنات رسول الله صلی الله علیه و آله سبایآ قد هتکت ستورهن وابدیت وجوههن تحدوا بهن الاعداء من بلد الی بلد یستشر فهن اهل المناهل والمناقل ویتصفح وجوههن القریب والبعید والدنی والشریف، لیس معهن من رجالهن ولی ولا من حماتهن حمی وکیف ; ای پسر آزاد شدگان (27) ; آیا از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را در پرده بنشانی و دختران [پرده نشین] رسول خدا را اسیر کنی [و شهر به شهر بگردانی] ؟ ! ! پرده آبروی آنها را بدری و صورت آنها را نمایان سازی تا دشمنان، آنان را از شهری به شهری ببرند، و بومی و غریب چشم به آنها بدوزند و نزدیک و دور، و شریف و فرومایه تماشایشان کنند، در حالی که از مردان آنها یاری کننده ای همراهشان نباشد، و از یاری کنندگان آنان مددکاری نباشد . چگونه می توان امید بست به دلسوزی کسی که [مادرش] جگر پاک مردان خدا را جوید و گوشت او از خون شهدا رویید . ؟ !»
کو اسارت؟ خصم تو در بند بود
هر کلامت صدهزاران پند بود
زینب آرام گرفت، سخنان سراپا درد و حیای زینب، باعث شد یزید سر به زیر افکند و هر کس در آنجا بود، چنان سر به زیر و خاموش شد که گویی مرغ مرگ بر سر همه سایه افکنده است . نقل می کنند که هنده دختر عبدالله عامر و «زن یزید» آنچه را در مجلس شوهرش رخ داد شنید، پیراهن را نقاب کرده و به درون مجلس رفت و از آن همه نامردی و بی حیایی بر سر او فریاد کشید (28) .
نکته مهمی که زینب به آن تصریح می کند و از آن سخت آزرده است این است که زنان یزید پوشیده اند، و حرمت و حیای آنها محفوظ، ولی او و زنان اهل بیت در معرض دید نامحرمان، به همین جهت نمی گوید زنان تو در کاخ و اسیران در کوخند یا زنان تو سیر و اسیران گرسنه اند، بلکه تنها و تنها بر حجاب و حفظ حرمت و حیا اصرار دارد که این خود می تواند بزرگترین درس برای بانوان جامعه ما باشد که در هر حال مرز حیا را حفظ و حریم حرمت خویش را پاس دارند، و بر مهاجمان مرز حیا و عفت فریاد بزنند و در مقابل آنها در هیچ حالی ساکت نباشند، حتی اگر در بند و اسیر باشند .
8 . عفت و پاکدامنی، دست آورد حیای زینب
عفت و پاکدامنی; برازنده ترین زینت زنان و گران قیمت ترین گوهر برای آنان است . زینب علیها السلام از یک سو، به زیبایی درس عفت را در مکتب پدر آموخت; آنجا که فرمود: «ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف یکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکة (29) ; مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت دارد، اما عفت می ورزد، نزدیک است که انسان عفیف فرشته ای از فرشتگان باشد .»
و از طرف دیگر، حیای ذاتی زینب علیها السلام می طلبید که در اوج عفت و پاکدامنی باشد; چرا که بارزترین ثمره و پی آمد حیا; عفت و پاکدامنی است . چنان که علی علیه السلام فرمود: «سبب العفة الحیا (30) ; علت عفت و پاکدامنی شرم و حیا است .»
و در جای دیگر فرمود: «علی قدر الحیاء تکون العفة (31) ; به هر اندازه که حیا باشد، عفت و پاکدامنی خواهد بود .»
تربیت خانوادگی، و حیای ذاتی زینب کبری علیها السلام باعث شد تا او عفت خویش را، حتی در سخت ترین شرایط به نمایش گذارد . او در دوران اسارت و در مسیر کربلا تا شام، سخت بر عفت خویش پای می فشرد . مورخین نوشته اند: «وهی تستر وجهها بکفها لان قناعها اخذ منها (32) ; او صورت خود را با دستش می پوشاند، چون روسریش از او گرفته شده بود .»
این نشانه عفت اوست که هنگام ورود به شام، شمر را – که زمانی سرباز علی علیه السلام بود و در آن راه مجروح نیز شده بود، ولی ناپاکیها و بی حیاییها او را به آنجا کشانده که قاتل فرزند علی علیه السلام گردد – احضار کرد و از او خواست که برای حفظ مرز بلند حیا و عفت، کاروان اسرا را از خلوت ترین درب شهر وارد شام نماید و سرهای شهدا را نیز از بین زنها بیرون ببرد، ولی آن ملعون حیا از دست داده و در نتیجه دین را باخته عکس فرمایش آن حضرت عمل کرد و اسیران را از شلوغ ترین و پر جمعیت ترین دروازه شهر; یعنی «درب ساعات » وارد نمود و سر شهدا را نیز بین اسرا جای داد .
راوی می گوید: زینب (ویا ام کلثوم) را دیدم که چادری کهنه برسرکشیده و روی خود را گرفته بود . امام سجاد علیه السلام نیز به سهل بن ساعد صحابی فرمود: اگر می توانی چیزی به این نیزه دار بپرداز تا سر امام را کمی جلوتر ببرد که ما از تماشاچیان در زحمت و اذیت هستیم . سهل می گوید: رفتم و یکصد درهم به نیزه دار پرداخت کردم تا از بانوان دور شود، کار بدین منوال بود تا سرها را نزد یزید بردند (33) .
پی نوشت:
1) شیخ ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج 3، ص 46 .
2) همان، ج 3، ص 39 .
3) محمدی ری شهری، میزان الحکمه (بیروت، دارالحدیث)، چاپ دوم، 1419، ج 2، ص 716، روایت 4544 .
4) همان، ص 717، روایت 4570 .
5) همان، روایت 4565; بحارالانوار، ج 78، ص 309 .
6) همان، ج 78، ص 111، حدیث 6; میزان الحکمة، همان، ج 2، ص 717، روایت 4569 .
7) روزنامه جمهوری اسلامی، 23/6/1381; به گفته یک مقام آگاه در حال حاضر 97 ماهواره متعلق به 15 کشور جهان برای مردم ایران برنامه های تلویزیونی پخش می کنند که برخی از این ماهواره ها بیش از 200 کانال تلویزیونی را به طریق دیجیتال پخش می کنند . این منبع آگاه افزود از این تعداد 600 شبکه تلویزیونی در سازمان صدا و سیما و برخی نهادهای نظامی، فرهنگی و اطلاعاتی مونیتور می شود، بنابر این گزارش از این تعداد شبکه 11 شبکه به زبان فارسی است و اکثر آنها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی برنامه پخش می کنند× .
–
× هفته نامه بصیرت، سال نهم، شماره 26، 10/2/82، ص 4 .
8) قصص/23 – 25 .
9) میزان الحکمة، ج 2، ص 717، روایت 4567 .
10) همان، ص 717، روایت 4556; امالی طوسی، ص 301 .
11) همان، ص 718; خصال صدوق، ص 20 .
12) نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 712، حکمت 349 .
13) همان، ص 676، حکمت 223 .
14) عبدالواحد آمدی، غررالحکم، ترجمه علی انصاری، ص 646 .
15) شیخ جعفر نقدی، کتاب زینب کبری، ص 22، و ریاحین الشریعه، ج 3، ص 60 .
16) زینب کبری، ص 20 .
17) عائشه بنت الشاطی، بانوی کربلا، مترجم: سید رضا صدر (قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم 1378)، ص 58 – 59 .
18) وسائل الشیعه، ج 14، ص 43، حدیث 7 .
19) موسوعة کلمات الامام حسین علیه السلام، معهد تحقیقات باقرالعلوم، قم، مؤسسه الهادی، چاپ اول، صص 297 298 .
20) احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1349 (ه . ق)، ج 3، ص 204 .
21) سید عبدالرزاق الموسوی المقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ص 310 .
22) با نگاهی به: بانوی کربلا حضرت زینب، صص 138 – 139 .
23) بحارالانوار، ج 45، ص 179 .
24) همان، ج 45، ص 116 .
25) بانوی کربلا، حضرت زینب، ص 144 .
26) بحارالانوار، ج 45، ص 133 . و ر . ک: ابوعلی طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 122 .
27) روز فتح مکه، بزرگان قریش نزد رسول خدا آمدند . رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنها پرسید: «گمان می کنید با شما چگونه رفتار می کنم؟ ! گفتند: آنچه در اندازه برادری و بزرگواری برادرزاده ای بزرگ است . پیامبر فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء; بروید که شما آزاد هستید .» از همان تاریخ بزرگان قریش به طلقا «آزاد شدگان » معروف شدند، ر . ک: سیره ابن هشام، ج 4، صص 54 – 55; مغازی واقدی، ج 2، ص 835 .
28) بانوی کربلا، ص 147 .
29) نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 466 .
30) میزان الحکمة، ج 2، ص 717، روایت 4557 .
31) همان، روایت 4559 .
32) جزائری، الخصائص الزینبیه، ص 345 .
33) بحارالانوار، ج 45، ص 127; زفار قمقام، ص 556; از عاشورا تا اربعین، ص 122 .

 
 

بانوی حیا حضرت زینب سلام‌الله‌علیها دکتر محسن زاده معرفی مقاله 1 نظر »
معرفی مقاله زینب علیها السلام برترین الگوی زنان اثر دکترمحسن زاده
ارسال شده در 9 اسفند 1399 توسط پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب در معرفی منابع پژوهش, اخبار پژوهشی مدرسه


نام و القاب حضرت زینب علیهاالسلام
نام و القاب انسانها تا حدودی بیانگر شخصیت آنان است؛ امّا نام زینب علیهاالسلام و القاب او، چون با توجّه به فضایل او نهاده شده، آیینه تمام نمای شخصیّت اوست. نام زینب منتخب الهی است. در اصل همان «زین» «اب» است به معنای زینت پدرش. و امّا القاب او که در طول عمرش با توجّه به وقایعِ پیش آمده انتخاب شده، از این قرار است:
1. فَهِمةٌ غَیْرُ مُفَهَّمةٍ؛ فهمیده ای بدون آموزگار.
2. عالِمةٌ غَیْرُ مُعَلَّمةٍ؛ دانای بدون معلّم، این دو لقب از زبان حضرت سجّاد علیه السلام بیان شده است.(1)
3. عَقیلَةُ النّساءِ؛ بانوی خردمند در میان زنان.
4. عَقیلَةُ بنی هاشم؛ بانوی خردمند در میان بنی هاشم.
5. سَیِّدَةُ الْعَقائِلِ؛ بانوی بانوان خردمند.
6. نائِبَةُ الزَّهراء؛ جانشین و نماینده حضرت زهراعلیها السلام
7. سُلالَةُ الْوِلایَةِ؛ عصاره ولایت.
8. صِدیقَةُ الصُّغْری؛ راستگوی کوچک.
9. اَلْمُوَثَّقَةُ؛ بانوی مورد اطمینان.
10. اَلْفاضِلَةُ؛ بانوی بافضیلت.
11. بَطَلَةُ کَرْبَلا؛ قهرمان کربلا.
12. عَظیمَةٌ بَلْواها؛ بانویی که امتحانش بزرگ بود.
13. اَلْباکِیَةُ؛ بانوی گریان.
14. اَمینَةُ اللّه؛ امانت دار الهی.
15. آیَةٌ مِنْ آیاتِ اللّهِ؛ نشانی از نشانه های خداوند.
16. مَظْلُومةٌ وَحیدةٌ؛ ستمدیده تنها.
17. بابُ حِطَّةِ الخَطایا؛ دروازه آمرزش گناهان.
18. قُرَّةُ عَیْنِ الْمُرْتَضی؛ نور چشم مرتضی (علی علیه السلام ).
19. اَلْکامِلَه؛ بانوی کامل.
20. قَرینَةُ النَّوایِب؛ همدم ناگواریها.
21. رَبیبَةُ الْفَضْلِ؛ پرورش یافته خاندان فضیلت.(2)
اوصاف زینب علیهاالسلام
1. جامع کمالات
او بانویی بلند قامت، نیکو چهره و عالی مقام بود. حضرت در وقار و شخصیت همچون جدّه اش خدیجه علیهاالسلام ، در حیاء و عفّت، مانند مادرش فاطمه علیهاالسلام ، در شیوایی و رسایی بیان، چون پدرش علی علیه السلام ، در حلم و صبر انقلابی همانند برادرش حسن علیه السلام و در شجاعت و قوّت قلب مانند برادرش حسین علیه السلام بود.(3)
2. روح زندگی
زینب علیهاالسلام دختر امیرمؤمنان علیه السلام همه جا ثمره خیر، برکت، نشاط، ایمان و حقیقت بود. حضرت، زمانی که با عبداللّه بن جعفر ازدواج کرد، کانون زندگی را چنان گرم و با طراوت نگاه می داشت که دیگران از چنین زندگی ای الگو می گرفتند.
زینب علیهاالسلام در زندگی شخصی خود وظایفش را به خوبی می دانست و انجام می داد. آنجا که وی می بایست حق همسری را ادا کند، به بهترین وجه ادا می کرد و آنجا هم که باید وظایف مادری اش را به کار

گیرد، بهترین مادر بود. پایه های زندگی زینب علیهاالسلام را ایمان، احترام به همسر، مشورت، رسیدگی به فرزندان، آزادی بیان، حتی برای کنیزان خانه تشکیل می داد. روح زندگی در خانه زینب در جریان بود و تمام اعضای خانواده از یکدیگر راضی و خشنود بودند؛ چرا که خداوند از چنین خانواده ای خشنود و خرسند بود.(4)
زینب علیهاالسلام که تربیت شده خاندان وحی بود از اخلاق محمدی و کردار حیدری و صبر و شکیبایی فاطمی درسها گرفت و بدان عمل کرد. حضرت به کوچک و بزرگ احترام می گذاشت و هیچ گاه چهره ترش نمی کرد. همیشه در سلام کردن [به بانوان و محرمان] پیش دستی می کرد و در مقابل مهمان از جا بر می خاست و مقام او را ارج می نهاد. با اینکه عبداللّه بن جعفر شوهر حضرت زینب، از بزرگان و ثروتمندان مدینه بود و در خانه، کنیز و غلام و… داشت؛ امّا زینب علیهاالسلام در کارهای خانه آنان را یاری می داد و جویای احوالشان می شد تا اگر مشکلی دارند، آن را برطرف سازد.(5)
3. اسوه صبر و استقامت
اندیشمند گرانمایه مرحوم آیة اللّه غروی اصفهانی درباره حضرت زینب می نویسد:
«چهره ام را به جهت قبله خلایق متوجه ساختم، به سوی همان بانویی که مکّه به وجود او فضیلت یافت؛ همان بانویی که نقطه مرکزی دایره جهان در دو قوس صعودی و نزولی است، بانویی که در قوس نزولی کعبه مصایب و حوادث تلخ و در قوس صعودی، قبله همه خلایق است. در عوالم ملکوت اعلاء امّ الکتاب است و در صحنه های بلا و رنج، مادر مصیبتهاست. پروریده مخزن قداست و طهارت در وقار و عفاف و شرم است. مثال او (زینب علیهاالسلام ) همچون گنج پنهان به وسیله پوشش و حیا و عفّت است.
او در بلند همّتی و استقامت در برابر دشواریهای ناگوار همراز و همنوا و همطراز پدرش علی علیه السلام است. صبر او (زینب علیهاالسلام ) در برابر مصایب شکننده، آن چنان در حدّ بالایی است که از عجایب و شگفتیها می باشد؛ بلکه جای آن دارد که به معجزه ها بپیوندد؛ زیرا دیگران از چنان

استقامتی عاجز هستند. چرا که زینب علیهاالسلام عصاره و گل سر سبد مقام ولایت عظمی است، همان ولایتی که وسعت و عمق آن بی نهایت است.»(6)
4. ردّپای رسالت
او جلوه ای از رفتار نبوی و علوی بود، هر چند برخی افراد بیش از این را ادّعا دارند. محمد غالب شافعی (محقق و نویسنده مصری) درباره حضرت زینب چنین آورده است: «یکی از بزرگ ترین زنان اهل بیت علیهم السلام از نظر حَسَب و نَسب و از بهترین بانوان طاهر، که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آیینه تمام نمای مقام رسالت و ولایت بوده، حضرت زینب دختر علی بن ابی طالب علیهماالسلام است که به نحو کامل تربیت شده و از علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود؛ به حدّی که در فصاحت و بلاغت، یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه در جهان عرب مشهور شد. و در خود جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت، جمع کرده بود. آنچه همگی داشتند، او به تنهایی داشت، شبها در حال عبادت و روزها را روزه و به تقوا و پرهیزکاری معروف بود.(7)
5. قلّه عظمت
زینب علیهاالسلام مانند همه بانوان، طبیعتی عاطفی داشت و در جریان کربلا اسیر شد و صدمه دید؛ اما مانند کوهی استوار بر جای ماند و با مقاومت، در برابر مخوف ترین جبّاران و خون آشام ترین طاغوتهای زمان، ایستاد. او هیچ گاه مغلوب نشد و شکست نخورد و به هیچ وجه با عجز و ناله و ناامیدی ادامه نداد. در تمام مراحل اسارت، تضرّع و التماس از وی دیده نشد و حتّی به بهانه کتک خوردن خود، بازماندگان و کودکان اسیر، بر روی هدفش معامله نکرد. آری، عظمت روحی زینب علیهاالسلام فوق العاده بود. او مجسمه شجاعت، شهامت و سربلندی است. سخنان و اعمالش همگی حکایت از روح بلند و قدرت پایداری وی دارند و این مایه حیرت مورّخان و وقایع نگاران شده است که یک زن تا چه حَدْ می تواند اوج بگیرد و بر قلّه های عظمت

عبادت زینب علیهاالسلام
حضرت زینب علیهاالسلام همچون مادرش فاطمه علیهاالسلام نمازش را اول وقت به جا می آورد و در انجام آن بسیار دقّت داشت. هنگام نماز، کارها را رها کرده، به نماز می پرداخت. حضرت چنان غرق در نماز و عبادت می شد که گویا در این دنیا نیست و محو معبود یکتا می گشت.(8)
نمازهای شب حضرت در طول زندگی؛ به ویژه در دوران اسارت و در مسیر کوفه و شام معروف است، تا آنجا که امام حسین علیه السلام در آخرین وداعش از او خواست که در نماز شبش او را فراموش نکند!(9)
ولایت معنوی و توکیلی زینب علیهاالسلام
حضرت زینب علیهاالسلام به مقامی رسید که با شواهد تاریخی می توان گفت وی به نوعی از مقام عصمت دست یافت. از او خطا و گناهی مشاهده نشد و در تمام ابعاد زندگی بر محور تقوای الهی حرکت نمود. زهد، تقوا و پیروی محض او از خدا، رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام زمانش او را به مقامی رساند که امام حسین علیه السلام در لحظه های آخر حیاتش او را به دلیل بیماری امام سجاد علیه السلام ، نایب خاص خود قرار داد و کارها را به خواهرش واگذار کرد. این حرکت امام، بیانگر مقام والای زینب علیهاالسلام و برخورداری او از ولایت توکیلی است.(10)
شاهد دیگر بر مقام ملکوتی حضرت زینب علیهاالسلام این است که آن بانو، گاهی امام سجاد علیه السلام را به اموری که او را از گزند خطر حفظ کند سفارش می کرد، و همین طور در کارها مورد مشورت امام سجاد علیه السلام بود. زمانی که یزید اظهار پشیمانی کرد و به امام سجاد گفت: ای علی بن الحسین! هر حاجتی داری بیان کن، حضرت فرمود: نیازی به تو ندارم، در ضمن در هر موردی باید با عمّه ام زینب سخن بگویم (و مشورت کنم) چرا که او پرستار یتیمان و غمگسار اسیران است.(11)
از نشانه های دیگر برخورداری زینب

از ولایت معنوی این است که آن بانو «مُسْتَجابُ الدَّعوه» بود. چه بسیار مردم گرفتار و دردمند که نزد زینب علیهاالسلام می آمدند، و از وی برای اجابت دعایشان درخواست دعا می کردند.
شخصی از «آیة اللّه سید ابوالحسن اصفهانی» خواست جملاتی به عنوان تبرک برای دیگران نقل نماید. سید فرمود:
«به مردم بگو: هر زمان حاجتمند شدند خدای متعال را به عظمت زینب قسم دهند؛ تا خداوند حاجتشان را برآورد؛ زیرا زینب علیهاالسلام نزد خداوند بسیار آبرومند است.»
و از امام زمان علیه السلام نقل شده که فرمود: «در گرفتاریها واسطه ای آبرومند چون عمّه ام زینب علیهاالسلام به درگاه خداوند معرّفی کنید، تا خدای متعال رنج شما را برطرف سازد.»(12)
از نشانه های ولایت معنوی و تکوینی زینب علیهاالسلام است؛ وقتی در کوفه خواست خطبه بخواند اشاره کرد به جمعیت، نفسها در سینه ها حبس شد و زنگهای کاروان آرام گرفتند.(13) علّامه دربندی درباره خطبه زینب علیهاالسلام می نویسد: هر کس در خطبه حضرت زینب علیهاالسلام در مجلس یزید و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسیه و شیوایی فصاحت کلمات شریف او بنگرد، خواهد دانست که علم و معرفت زینب علیهاالسلام از نوع کلمات و معارف اکتسابی نبود؛ زیرا صدور چنان خطبه های بدون مقدّمه و به طور ناگهانی جز از کسی که صاحب عصمت یا همطراز آن است، ممکن نیست. روح نورانی و قدسی فوق العاده زینب علیهاالسلام موجب شد که مجلس در قبضه او قرار گرفت. کفر و خباثت باطن یزید آشکار شد؛ به طوری که یزید نتوانست سخن را در دهان آن بانوی عُظمی بشکند، تا خود و حاضران، زشتیها و پلیدیهای پدر و اجدادش را از زبان زینب علیهاالسلام نشنوند، چنین اقتدار و قهاریت از مردم عادّی ساخته نیست، بلکه از ویژگیهای صاحبان ولایت مطلقه خواهد بود.(14)

پی نوشتها:

1. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، علمیه اسلامیّه، ج 1، ص 298.
2. رسالتی از خون و پیام، ص 31، خصایص زینب، همان، ص 52.

3. الخصایص الزینبیّه، سید نورالدین جزایری، ص 160 و زینب فروغ تابان کوثر، محمدی اشتهاردی، انتشارات برهان، ص 20 – 22.
4. زندگانی حضرت زینب (رسالتی از خون و پیام)، دکتر علی قائمی، ص 45 و 46.

5. همان، 16 و 17 ـ 31.
6. آیة اللّه غروی اصفهانی، دیوان عربی، به نقل از فروغ تابان کوثر، ص 64 – 66 و حضرت زینب، امیرحسین علیقلی، ص 40.
7. زندگی حضرت زینب، همان، ص 33 و 34 و فضایل و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام ، عباس عزیزی، ص 53.

صعود کند.(1)
8. حضرت زینب کبری علیهاالسلام ، همان، ص 175.
9. داستانهایی از زندگانی حضرت زینب علیهاالسلام ، ص 17 – 21.
10. تفصیل نمازهای شب آن بانو در شماره های پیشین مجله، از شماره 33 آمده است.
11. زندگانی حضرت زینب علیهاالسلام ، دستغیب شیرازی، ص 24 ـ 26 و فروغ تابان کوثر، 90 ـ 91.
12. الخصائص الزینبیّه، ص 294.

13. الوقایع و الحوادث، ج 1، ص 123 و سوگنامه حضرت زینب، علی رضا رجالی، انتشارات نبوغ، ص 92 و 93.
14. لهوف، ص 192.
15. اسرار الشهادة، به نقل از الطراز المذهب، ص 80، و سیره عملی حضرت زینب، ص 64.

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها دکتر محسن زاده مقاله 1 نظر »
ثبت بیش از 1500 اثر پژوهشی اعم از کتاب، تحقیق پایانی و مقاله
ارسال شده در 25 بهمن 1399 توسط پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب در اخبار پژوهشی مدرسه

به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی حوزه های علمیه خواهران از هرمزگان، خانم سمیه احمدی طیفکانی در گفتگو با خبرنگاران ضمن گرامی داشت ایام الله دهه فجر به تشریح برنامه ها و فعالیت های انجام شده پرداخته و بیان کرد: حوزه های علمیه طبق فرمایش مقام معظم رهبری(حفظه الله) از نیروهای مسلح موثرتر بوده و به ویژه بانوان طلبه به عنوان مادر، همسر نقش مهم تری را ایفا می کنند.

استاد حوزه به اهمیت مطالعه و پژوهش برای طلاب اشاره و بیان کرد: مطالعه و پژوهش لازمه زندگی طلبگی است و تمام فعالیت های پژوهشی مدیریت استان هرمزگان برای تشویق و ورود به این عرصه به منظور تولید علم می باشد که به شدت جامعه امروز به آن نیازمند است.

استمرار برگزاری کارگاه های آموزشی

وی به برگزاری کارگاه های پژوهشی در مدارس اشاره کرده و اظهار داشت: کارگاه های پژوهشی در مدارس استان از طریق ارتباط با اساتید کشوری برگزار شده که کارگاه های مقاله نویسی، پژوهش های پیمایشی و مهارت های نرم افزاری پژوهشی از جمله این کارگاه هاست.

خانم احمدی، جایگاه پژوهشی حوزه های علمیه خواهران را قابل تقدیر دانست و افزود: رتبه ها و افتخارات پژوهشی استان هرمزگان تا حدودی قابل قبول بوده اما رضایت بخش نیست و تمام تلاش ها بر این است که طلاب و مدارس علمیه از لحاظ پژوهشی در همه زمینه ها و به خصوص در زمینه حل مشکلات جامعه به جایگاه واقعی خود دست یابد.

کسب رتبه های اول، دوم و سوم کشوری در زمینه های مختلف

وی در زمینه کسب افتخارات و رتبه های برتر مدارس علمیه استان بیان کرد: مدارس علمیه خواهران هرمزگان تاکنون رتبه های پژوهشی کشوری بسیاری کسب کردند که کسب مقام اول و دوم کشوری در چهار گروه جشنواره های مسابقات رشد، کسب رتبه متعدد سوم کشوری جشنواره علامه حلی (ره)، کسب رتبه اول کشوری در جشنواره بانوی کرامت، کسب رتبه سوم كشوري در فعالیت پايگاه هاي پژوهشي به سايت علمي مدرسه علميه الزهرا (س) بندرعباس و هم چنین کسب رتبه های برتر در جشنواره های استانی از مهمترین انهاست.

معاون پژوهش حوزه علمیه خواهران هرمزگان به کسب سه رتبه برتر در سال تحصیلی جاری اشاره کرد و اظهار داشت: کتابدار برتر از مدرسه الزهرا(سلام الله علیها) بندرعباس، استاد راهنمای برتر از موسسه آموزش عالی فاطمه معصومه(سلام الله علیها) بندرعباس و کانون پژوهش برتر از مدرسه ریحانه الرسول قشم، سه امتیاز ویژه سال 1399 برای حوزه علمیه خواهران استان هرمزگان است.

برگزاری بیش از 50 نشست، 30 کارگاه و 10 کرسی طی یک سال گذشته

وی در زمینه فعالیت های پژوهشی در ایام شیوع بیماری کرونا عنوان کرد: بیماری کرونا نه تنها فعالیت های پژوهشی خواهران طلبه را متوقف نساخت بلکه زمینه ها و بسترهای بسیاری برای برگزاری نشست ها و کارگاه های آموزشی پژوهشی به صورت غیر حضوری ایجاد کرد به طوری که بیش از 50 نشست، 30 کارگاه و 10 کرسی در یک سال گذشته در مدارس استان به صورت مجازی و در سامانه سیما، میز فعالیت های پژوهشی انجام شده است.

ثبت بیش از 1500 اثر پژوهشی اعم از کتاب، تحقیق پایانی و مقاله

استاد حوزه شرکت خواهران طلبه هرمزگانی را در فراخوان های پژوهشی کم نظیر دانست و در زمینه آمار فعالیت پژوهشی خواهران طلبه بیان کرد: هم اکنون بیش از هزار و 500 فعالیت پژوهشی از پژوهشگران استان ثبت شده است که ۲۴۰ اثر مربوط به سومین جشنواره استانی علامه حلی (ره)، بیش از ۱۸۰ مقاله پایانی از طلاب سطح ۲ و بیش از ۲۵ پایان نامه در رشته های فقه و اصول، تفسیر و کلام سطح سه و سایر آثار نیز مربوط به آثار پژوهشی همایش ها و فراخوان ها بوده که نزدیک به ۱۰ اثر از اینها تا کنون به در قالب کتاب به چاپ رسیده است.
راه اندازی نهضت پژوهش در زمینه شهدای استان
وی در زمینه آثار پژوهشی مرتبط با شهدای استان بیان کرد: مطابق با فرامین رهبری در کنگره 1500 شهید هرمزگان سال 1398 و به خاطر اهمیت نگارش آثار مرتبط با شهدای هرمزگانی، بانوان طلبه به نوشتن زندگی نامه بیش از 20 شهید هرمزگانی اقدام نمودند که علاوه بر کسب رتبه برتری، با همکاری اداره کل حفظ و نشر آثار ارزش های دفاع مقدس هرمزگان، تعدادی از این آثار به چاپ می رسد .

خانم احمدی اضافه کرد: بروز رسانی دانش ثبت کتاب در سامانه فراکاووش در 12 مدرسه استان انجام گرفت به طوری که کتابخانه الزهرا (سلام الله علیها) در این زمینه رتبه اول کشوری کسب کرد.

استاد حوزه به برگزاری نخستین كرسي نظريه پردازي با عنوان زن، مهندسي فرهنگي تمدن نوين اسلامي و گام دوم انقلاب اسلامي اشاره و تصریح کرد: این کرسی برای اولین مرتبه با همكاري دانشگاه فرهنگيان  قم و مركز مديريت حوزه علميه خواهران كشور و كميته بانوان كنگره بين المللي گام دوم انقلاب در هفته زن با حضور طلاب و دانشجویان انجام شد و با توجه به نقش مهم بانوان در شکل گیری و تداوم انقلاب، حضور در چنین کرسی های نظریه پردازی و اطلاع از اندیشه های جدید در حوزه مهندسی  فرهنگی راه جدیدی برای طلاب و دانشجویان برای قلم زدن در این عرصه در قالب مقاله و پایان نامه خواهد گشود.

اختصاص ساعت پژوهشی مشترک مدارس استان و سایر برنامه های آینده

وی اجرای برنامه های متنوع در راستای هفته پژوهش متناسب با شعار سال، برگزاری مجامع علمی از جمله نکوداشت علامه امینی، همایش ملی نهج البلاغه و انقلاب اسلامی و  سومین جشنواره استانی علامه حلی طلاب جوان را از برنامه های دیگر این معاونت معرفی کرد و افزود: راه اندازی نشریات علمی در مدیریت استانی و مدارس تحت پوشش و سوق دادن طلاب و اساتید به قلم زدن در نشریات محلی و خبرگزاری های هرمزگان و برگزاری 2 نشست بين المللي در راستاي كنگره  بين المللي گام دوم انقلاب اسلامي با حضور دانش آموختگان علوم ديني خواهر در آينده اي نزديک را از برنامه های آتی این معاونت معرفی کرد.

خانم احمدی در پایان به اختصاص ساعت پژوهش مشترک برای 12 مدرسه استان اشاره کرد و گفت: هم افزایی مدارس علمیه موجب رشد و پیشرقت بیشتر طلاب می شود که برنامه اختصاص ساعت مشترک پژوهشی به این منظور صورت گرفته و به طور جدی دنبال می شود.

خبر مصاحبه پژوهش 4 نظر »
شناخت کامل امام خمینی با کتاب ره ،رهرو ،رهبر
ارسال شده در 14 بهمن 1399 توسط پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب در اخبار پژوهشی مدرسه, معرفی کتاب

کتاب ره،رهرو،رهبر اجمالی است از مسائلی درباره ی امام امت(قدس سره).ما برای نزدیک تر شدن به امام بزرگوار نیازمند شرح وتوضیح بیشتری از امام هستیم .

کتاب ره،رهرو،رهبر با بهره گیری از فرمایشات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (حفظه الله)به نحو جامع وکامل به بررسی ابعاد مختلف شخصیت حضرت امام ولوازم شخصیتی ایشان می پردازد

این کتاب به کوشش مهدی مطهری در 1110صفحه توسط انتشارات انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.

امام خمینی (ره) رهبر معظم انقلاب معرفی کتاب 5 نظر »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 50
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

منتظر پرور

این وبلاگ با هدف آشنایی با پژوهش ایجاد شده ودر نظر دارد برای ارتقاپژوهشگران قلم زنی نماید.در این وبلاگ شما با زندگی علما ،کتاب ها ونرم افزارهای پژوهشی و...آشنا خواهید شد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار پژوهشی مدرسه
  • اخلاقی
  • اسرارنویسندگی
  • امام حسین
  • بانوان عالمه
  • بزرگان دین
  • تحقیقات پایانی ومقالات مدرسه
  • تربیت کودکان
  • حضرت زهرا
  • زندگی علما
  • مدافعان حرم
  • معرفی منابع پژوهش
  • معرفی کتاب
  • موضوعات روز
  • نرم افزار

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوند ها

  • کتب الکترونیکی به صورت pdf در علوم مختلف
  • کتابخانه دیجیتالی در حوزه تخصصی «امور بین‌الملل و علوم سیاسی»
  • کتابخانه دیجیتال مندرجات نشریات ایران و پایان نامه های دانشگاه آزاد اسلامی
  • بانک مقالات کنفرانسها و همایشهای تخصصی کشور
  • بانک اطلاعات نشریات کشور
  • بانک مقالات معماری - نمایه نشریات و کتب منتشر شده
  • جستجو و ارائه چکیده مقالات نشریات علمی - پژوهشی کشور - معرفی و ارائه مقالات نشریات ایرانی نمایه شده در ISI
  • مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها میناب
  • معاونت پژوهش-مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان