کتاب خونی که لعل شدخاطرات مهم از تاریخ نهضت اسلامی ورهبرآن،به همه ی پژوهشگران تاریخ جنبش اسلامی کمک میکند تا با جزئیاتی آشنایی یابند که از دانستن آن بی نیاز نمیتواند بود.ونیز تجربیات پرباری را در زمینه های مختلف در دسترس تلاشگران راه خدا میگذارد،که نشان میدهد علی رغم همه زنجها ومحنتها،اگر اراده قوی وسلیم باشد،تحقق وپیروزی امکان پذیر است.هر خواننده ای هم میتواند در آن سیری لذت بخش وسود مندبا داده هایی در سطح فردی واجتماعی داشته باشد.

گفتنی است این کتاب،نخستین مجموعه ی رسمی از خاطرات رهبر معظم انقلاب استکه توسط موسسه ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیت الله العظمی)هم زمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر میشود.از خداوندمسئلت داریم امت اسلامی مارادر جهت درک وبهره جویی از تجارت وعبرت آموزی ،وادامه ی راه با عزم واراده وبیداری وبصیرت موفق بدارد.

در شرح زندگی امام خمینی باید به حوادث مهم سیاسی که در تحول وتکوین اندیشه وعمل سیاسی وی تاثیر بسزا داشت،اشاره کرد.بی تردید مهم ترین حادثه سیاسی (جبش مشروطه)است که به درگیری وانزوای روحانیت انجامید.البته وقتی امام به حوزه قم گام نهاد،شانزده سال از جنبش مشروطه گذشته بود؛اما بازار نقل  وقول وتحلیل مشروطیت در حوزه همچنان رونق داشت؛به ویژه آن تعدادی از استادن امام از شاگردان برجسته رهبران مشروطه ،مانند آخوند خراسانی بودند.افزون بر این،امام یک ماه پس از کودتای رضا خان به قم رسید.تلاش رضاخان برای تحکیم پایه های قدرت،کسب پایگاه مردمی،وایجاد زمینه مناسب برای برکناری احمد شاه ،اورابه نزدیکی با علما وابراز تبعیت از آن ها ناگزیر ساخت.

بدین سبب اظهار مسلمانی پیشه کردوسه بار به قم شتافت.احمد شاه نیز -که خطر رضاخان را درک می کرد-به قم رفت وبا علمای آن شهر دیدار کرد.رفت وآمد شخصیت های اول سیاسی به قم -که بر اثر تنازع قدرت صورت می گرفت-به طور طبیعی در قم کوچک آن دوره انعکاس گسترده داشت وطلاب را در جریان اوضاع قرار می داد.بدین سبب امام فرمودند:من از همان آغاز ،از کودتای رضاخان تا امروز شاعهدهمه مسایل بوده ام.

در دوران اقتدار رضا شاه،امام خمینی از نزدیک با حاج آقا نورالله اصفهانی،مجتهد بافقی،سید حسن مدرس-که مخالفان روحانی رضاخان شمرده می شدند-آشنا بود ودر باره مسائل سیاسی با آنان گفتگو می کرد.

در دوران اقتدار رضا شاه امام در مدرسه فیضیه درس فلسفه ،عرفان واخلاق می گفت ودر کنارآن مسائل سیاسی را مورد توجه قرار می داد.سرانجام شرایط اختناق آمیز آن سال ها سبب شد وی درس همگانی را ترک گوید وناگزیربه تدریس پنهانی روی آورد.ره آورد ایت تلاش ها،پرورش افرادی چون شهید مرتضی مطهری بود.

امام خمینی در اولین مکتوب سیاسی خود که در 15اردیبهشت 1323نگارش کرده بود به بررسی وتحلیل اوضاع آن دوره پرداخت وضمن آن که «قیام برای خدا» را«تنها راه اصلاح جهان»وفلسفه بعثت انبیای الهی از آدم تا خاتم شمردهدرباره دلایل تیره روزی مردم ایران چنین نگاشت:

خودخواهی وترک قیام برای خدامارا به این روزگارسیاه رسانده وهمه جهانیان را بر ماه چیره کرده است…قیام برای شخص است که یک نفر بی سواد را بر یک گروه چندین میلیونی چیره می کند که حرث ونسل آن ها را دستخوش شهوات خود کند.

آن بزرگوار در بخشی دیگر ،علما وروحانیون را مورد خطاب قرار داده ،مسئولیت سنگین آن ها را یادآور شد وفرجام ناگوار غفلت سیاسی شان را چنین بازگوکرد:

شماهاکه به حق نامشروع خود قیام نکردید،خیره سران بی دین از جای برخاستندودر هرگوشه زمزمه بی دینی را آغاز کردند وبه همین زودی بر شما تفرقه زده ها چنان چیره شوند که از زمان رضا خان روزگارتان سخت تر شود.

در سال 1322کتابی با نام اسرار هزار ساله منتشر شد.علی اکبر حکمی زاده نویسنده اسرا هزار ساله با الهام از مبانی مسلک وهابیت واندیشه های انتقادی کسروی تشکیلات روحانیت وبخشی از باورهای شیعیان را به باد انتقاد گرفته بود.انتشار این کتاب در حوزه های علمیه سروصدای بسیار زیادی به راه انداخت.امام که در آن ایام درس اخلاق می گفت درس را تعطیل کرد؛در مدت یک ماه ونیم تا دوماه کشف اسرار را در رد این کتاب نوشت وبرای پرهیز از شهرت طلبی ،آن را بدن نام مولف منتشر کرد.این اثر از یک سو با ادله کلامی ،فقهی،تاریخی وسیاسی به انتقاد ورد حکومت استبدادی رضا خان وساختار حکومتی به جای مانده از وی پی پردازدواز سویی دیگر ؟،از بر پتایی حکومت اسلامی جانبداری می کند.

هنگامی که زمزمه تشکیل مجلس موسسان (1328)برای تغییر موادی از قانون اساسی مانند اعطای انحلال مجالس به شاه مطرح شد،شاه برای کسب اطمینان از عدم مخالفت آیت الله بروجردی ،وزیر کشورش دکتر اقبال را به قم فرستاد.امام از سوی ایت الله بروجردی به طور رسمی با دکتر اقبال به مذاکره پرداخت ودر نهایت با لحنی تندوقاطع به وزیر کشور گفت:

مابه شما هرگز اجازه چنین تغییر وتبدیلی در قانون اساسی را نمی دهیم؛زیرا این گونه تغییر،افتتاحیه ای جهت دستبرد اساسی به قوانین موضوعه این کشور خواهد شد وبه دولت فرصت خواهد دادکه هر وقت وهر طور که سیاست ومنافع او اقتضا می کند،در قانون اساسی دست ببرد وطبق اغراض وامیال خود،قانونی را ملغی وقانون دیگری را جعل نماید

مشاهده شده در کتاب انقلای اسلامی وچرایی وچگونگی رخداد آن ص130-131

امام خمینی در 30شهریور 1281 ه.ش(24سپتامبر1209)در شهرستان خمین به دنیا آمد.پدرش آیت الله سید مصطفی موسوی،از معاصران میرزای شیرازی،پس از آن که سالیانی چند در نجف اشرف علوم اسلامی را فراگرفت وبه درجه اجتهاد نایل آمد،به ایران بازگشت وپیشوایی اهالی خمین را بر عهده گرفت.در حالی که پس از پنج ماه از ولادت (روح الله)نمی گذشت ،سید مصطفی،به دلیل مقاومت در برابر اشرار منطقه ومبارزه با ستم های آنان به قتل رسید.

امام خمینی در نوجوانی ،بخشی از معارف متداول روز وعلوم مقدماتی وسطح حوزه های دینی را نزد علمای آن دیار فرا گرفت ودر سال 1298 ه.شبه حوزه علمیه اراک راه یافت.هنوزچند ماه از ورود وی به اراک نگذشته بودکه آیت الله حائری به درخواست علمای قم در نوروز 1300شمسی به آن شهر هجرت کردوحوزه علمیه قم را بنا نهاد.امام خمینی که به آیت الله حائری بسیار علاقه داشت به قم شتافت .اوپس از گذراندن دروس سطح ،در درس خارج موسس حوزه شرکت جست وبخش عمده تحصیلات عالی خود را سپری کرد.

امام خمینی گذشته از دروس معمول حوزه ،فلسفه را نزد حاج ابوالحسن قزوینی ،عروض وقافیه وفلسفه غرب وفلسفه تکاملی داروین را از حاج شیخ محمد رضااصفهانی ،ریاصیات را نزدوی وآقامیرزا اکبر یزدی وعرفان را از آقا میرزامحمد علی شاه آبادی فر گرفت.پس از درگذشتآیت الله حائری در سال 1315شمسی تا سال 1324که آیت الله بروجردی به قم آمد.آقا روح الله با دوستان وهم سان خود به مطالعه وتدریس معقول وعرفان وسطوح عالی اصول وفقه مشغول بود.در همین زمان به تقاضای فضلای جوانی مانندشهید مرتضی مطهری به تدریس خارج فقه روی آورد.

اشتغال وی به فقه واصول از آن زمان تا هنگام تبعید به ترکیه در سال 43وبار دیگر از سال 44 تا مهر57که به پاریس مهاجرت کرددر ایران وعراق ادامه داشت.

مشاهده شده در کتاب انقلاب اسلامی وچرایی وچگونگی رخدادآن اثر آقایان ؛محمد پزشکی،سیدمحمد علی حسینی زاده،دکتر سید صادق حقیقت،عبدالوهاب فراتی،دکتر مصطفی ملکوتیان ،ص128

صیحفه سجادیه،زبورآل محمدصلی الله وعلیه وآله وسلم وانجیل اهل بیت ومیراث سترگ حضرت زین العابدین علیه السلام است که منظومه اندیشه اسلامی را در قالب دعا،ترسیم می کند.برای این کتاب،تاکنون شرح های مختلفی نوشته شده است که هرکدام از جنبه ای قابل استفاده اند.اما اثر حاضرکه در چهار جلد،سامان یافته ،هریک از دعاهای موجوددر صحیفه سجادیه رابه طور جداگانه،به تناسب موضوعات،تقطیع کرده وپس از اعراب گذاری دقیق،ترجمه پارسی روانی از آن ارائه داده است.

علاوه بر اینها،نکته مهم در این شرح آن است که واژگان مشکل هر دعا را به دقت ،معناکرده سپس شرح مفصلی از منطالب وموضوعات،ارائه می دهد.

کتاب کشف وشهود،ترجمه وشرح صحیفه سجادیه است که توسط استاد حسن ممدوحی کرمانشاهی به رشته تحریر در آمده است.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند:پروردگار!بزرگوارا!به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی وبه گریه های حسن وحسین در فراق من،از تو می خواهم گناهکاران شیعیان من وشیعیان فرزندان مرا ببخشایی. در دعای دیگری می فرمایند:بار خدایا1از من ،پدر ومادرم را جزای خیر بده ونیز هرکسی را که نعمت وحقی بر گردنم دارد به بهترین وجه جزا عنایت فرما.

مفهوم شناسی دعا

دعابه خواندن ،وحاجت خواستن واستمداد است وگاهی مطلق خواندن از آن منظور است.ودر اصطلاح عبارت است از خواستن حاجت از خداوند متعال.واژه دعا ودیگر مشتقات آن در قرآن مجید تقریبا در 13معنا به کار گرفته است که از جمله آنهاخواندن،دعا کردن،خواستن از خداوند،ندادادن،صدازدن،دعوت کردن به چیزی یا به سوی کسی،استغاثه ویاری خواستن،عبادت و..می باشد. دعا در فرهنگ قرآن وروایات انسان همواره نیازمندارتباط با پروردگارخویش است /اوموجودی است ضعیف که با ارتباط باپروردگارخویش می تواند به کمال آرامش برسد.انسان با این ارتباط ،خودرادر کنار قدرتی بی انتها مشاهده می کندوبا این پشتوانه ،مسیر موفقیت را می پیماند. ارتباط با خداوند کار دشواری نیست چراکه او به ما نزدیگ است وبه پیامبرش فرمود:هنگامی که بندگانم از تودرباره من می پرسند بگو من نزدیکم بسیار نزدیکتر از آنچه می پندارید(بقره 186) خداوند در قرآن به بندگان دستور دعا داده ووعده اجابت فرموده.دعا مخصوصا دعای معصومان سرشار از درس های تربیتی است.امام کاظم می فرمایند:هرگاه فاطمه سلام الله علیها دعا می کرد؛برای زنان ومردان مومن دعا می کردوبرای خود دعا نمی کرد،به او گفته شد:چرا شما برای مردم دعا می کنیداما برای خودتان دعا نمی کنید؟فرمود اول همسایه آن گاه خانه. زیدبن صانع می گویدکه به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم برای ما دعا کن پس فرمود:خدایا روزی ایشان کن راستگویی وامانتداری ومحافظت بر ادای نمازها را،بار خدایا اینان سزاوارترین خلق تو هستندکه این کاررادرباره آنها انجام دهی بار خدایاآن رادرباره آنان انجام ده.

سفارش به دعا برای والدین

در دین اسلام در خصوص دعا برای پدر ومادر سفارش ویژه ای شده است چه پدر برای فرزند دعا کندوچه فرزند برای پدر دعا کند.سوره نوح آیه 28:پروردگارا روزی که حساب برپا می شود،بر من وپدرم وبر مومنان ببخشای.در ایه 28سوره نوح می فرمایند:پروردگارا،من وپدرومادرم وهر مومنی که در سرایم درآید وهر مرد وزن مومنی را ببخشای. در آیه 24اسراآمده است:بال های تواضع خویش را از سر دوستی ومحبت در برابر پدر ومادر بگستران وبگو پروردگارا!آنان را موردرحمت خویش قرار ده،همان گونه که آنهامرادر گوچکی تربیت کردند.خداوند در باره پدر ومادرامر می کندکه آنها را این طور دعا کنید.

سفارش به دعا برای برادر مومن

در یک دسته از روایات جدای از رابطه پدر ومادر با فرزند،دعابرای برادر مومن را مطرح کرده است.امام باقر فرمود:سریع ترین دعا به اجابت ،دعای برادر برای برادرش است. امام صادق از قول رسول خدا فرمود:هرکس بگویدخداوندامردان وزنان مومن را بیامرز،خداوند در برابر هر مومنی که از زمان آفرینش حضرت آدم تا پرپایی قیامت خلق فرموده یک کار نیک برای او می نویسد ویک گناه اورا محو می فرماید ویک درجه اورابالا می برد.

دعای حضرت زهرا در حق دیگران

در روایات متعدی از شیعه وسنی نقل شده است که سرور زنان دوعالم در لحظه های وابسین دست به دعا وزبان به ذکر خداوند مشغول داشته بود ،اما باز در آخرین دعا محبت خدایی اومشمول شیعیان وپیروان اسلام بود ودر حق گناهکاران وخطاپیشگان امت اسلامی دعا می کرد وطلب مغفرت برای آنان از بارگاه حق داشت.دعایی که اول بحث مطرح شد دعای لحظه شهادت حضرت بود.

ندای خدا از عرش خطاب به شخص دعا کننده در حق دیگران

امام صادق فرمود:اگر شخصی پشت سر برادر مومنش برای او دعا کنداز عرش ندا می شودبرای تو صد هزار برابر مثل اوست.اگر همین چیزی راکه برای برادر مومنش خواست برای خودش می خواست تنها یکی بود .بنابراین آیا صد هزار تضمین شده بهتر است یایکی که معلوم نیست مستجاب شود یا نه! پس اگر من برای خودم دعا می کردم یکی بود؛آن هم یک چیزی که نمی دانستم آیا به هدف اجابت می رسدیا نه،ولی دعای برای غیر صد هزارتایی است که پشتوانه دارد وپشتوانه آن خود خداوند است که آن را ضمانت کرده است. حضرت فاطمه نیز در سیره خود چگونه سخن گفتن با خداوند ودعا کردن را به آیندگان آموخت .اودر دعا همه را بر خود مقدم می داشت.