شایدابن سعدنخستین کسی باشدکه درباره هشام کلبی سخن گفته است؛چون به طور شفاهی به هشام در ارتباط بوده واخبار وروایات از جمله اخبار مربوط به پدرش رااز او اخذ کرده است.به جز منابه رجالی وشرح حال نگاری،مرحوم زکی پاشادر مقدمه نخستین چاپ الاصنام ونیز استاد جلالی در مقدمه ترجمه الصنام درباره هشام به تفصیل سخن گفته وشرح عالمانه ای از هشام ارائه داده اند.
ابوالمنذرهشام بن محمدبن سائب کلبی تبارشناس بی مانند عرب ومورخ شهیر اسلام است.پدرش محمد بن سائب کلبی از علمای بزرگ است که یگانه دوران درباره اخبار وانساب عرب واز فقهاومفسران بود.خاندان کلبی از هواداران امام علی واهل بیت علیه السلام بودند.جدوی ،بشربن عمروباسه پسرش سائب ،عبیدوعبدالرحمن در جنگ جمل وصفین در شمارسپاهیان علی واز دشمنان امویان بودندودر جنبش های ضداموی مانندمصعب بن زبیر ودیر جماجم به رهبری عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بر ضدحجاج شرکت داشتند.روایت مشهور در باره هشام نقل شده است که از رابطه بسیار نزدیک وی با امام صادق علیه السلام حکایت دارد.بر اساس این روایت ،هشام می گوید:بیمار شدم ودر اثربیماری هرچه می دانستم فراموشم شد.نزدجعفربن محمدعلیه السلام رفتم ونزد حضرتش نشستم وآن حضرت دانش رادر کاسه ای به من نوشانیدوعلمم باز آمدوفراموشی ونسیان از میان رفت .اونزدامام علیه السلام مقام خاصی داشت .نجاشی می گوید:هشام کلبی نزد امام صادق منزلتی داشت وامام اورابه خود نزدیک می ساخت.
یاقوت حموی با تعصبی که دارددر این باره می گوید:
دانشمندان در هیچ یک از امورعرب با هم اختلاف نکردندمگر اینکه گفتار ونظر هشام کلبی از اعتبار برتری برخوردار بود؛با این حال اومظلوم واقع شده وبا کلماتی تندآزار واذیت شد.اودر سال 204یا206درگذشت.
مشاهده شده در کتاب منابع تاریخی شیعه تا قرن پنجم اثر محمدرضا هدایت پناه ص201-202