شیوه بهرهبرداری صحیح از منابع و مأخذ
شیوههای استفاده عبارتند از:
1. مستقیم؛
2. غیر مستقیم.
شیوه اول: استفاده یا برداشت مستقیم
منظور آن است كه در مرحله فیشبرداری وقتی از عین مطلب، نكته و جملههایمنبعیاستفاده میكنیم، باید این نكات مراعات شود:
1. در نقل مطلب دقت كنیم كه هیچگونه كاهش، افزایش یا تغییری در جملهها و كلمات مطلب برداشت شده، صورت نگیرد؛
2. تمام مطالب منقول را در داخل نشانه نقل قول مستقیم،یعنی گیومه قرار دهیم و در پایان مطلب با گذاشتن یك نشانه مثلاً ستاره، عدد یا نشانه دیگر، خواننده را به حاشیه ارجاع دهیم تا در صورت لزوم بدان مراجعه كند؛
3. میتوانیم چپچین كنیم، بدون گیومه؛
4. در هر صورت بر اساس نشانه ارجاع پایان مطلب برداشت شده باید مشخصات دقیقمأخذآن را به این ترتیب ارائه كنیم:
نام و نام خانوادگی مؤلف (مصحح یا مترجم)، عنوان كاملمأخذ، مشخصات نشر، شامل: نام ناشر، شماره جلد، نوبت و سال چاپ و شماره صفحه یا صفحاتی كه مطلب از آنجا نقل شده است: دكتر عبدالحسین زرینكوب، سرّ نی، انتشارات علمی، جلد دوم، چاپ اول، 1366، صفحه 704.
شیوه دوم: استفاده غیر مستقیم
هیچ مطلب یا جملهای را عیناً از رویمأخذمورد مطالعه برداشت نكنیم، اما اندیشه و درونمایه نوشته ما مبتنی به آنمأخذباشد كه به چند صورت است:
1. خلاصه، فشرده یا گزیدهای از یك مطلب را نقل میكنیم؛
2. ظرف بیان را بنا به دلایلی عوض میكنیم، یعنی مطلب را به قلم خود بازنویسی میكنیم؛
3. در متن منقول دخل و تصرف میكنیم و كلمات و جملاتی را به دلایلی عرض میكنیم، اما بافت كلی مطلب بر اساس متن است؛
4. از مفهوم كتاب یا مقالهای متأثر میشویم و اندیشه جاری در آن به اندیشه و دریافتهای ما جهت میدهد، بدون آنكه هیچگونه استفادهای از متن آن كرده باشیم كه به آن برداشت كلی میگویند.
مشخصات مأخذمثل شیوه اول ولی با اضافات میآید؛ مثلاً برای مورد اول «نقل به تلخیص»اضافه میشود:
دكتر حسین خطیبی، فن نثر در ادب فارسی، انتشارات زوار، چاپ اول، 1366، ص252 ـ 251 (نقل به تلخیص)
اما در مورد دوم: عبارت «نقل به مضمون» یا «نقل به معنا» و در مورد سوم عبارت «با اندكی تغییر و تصرف» یا «با تصرف و تغییر» و در مورد چهارم كافی است در ابتدا، انتها یا حاشیه و پای ورق این جمله را بیاوریم: در نوشتن این مقاله از كتاب … یا مقاله … استفاده كردم. آنگاه مشخصات مأخذرا ذكر كنیم.
نكاتی دیگر در شیوه بهرهگیری از مأخذ
اول ـ استفاده ازمأخذدرجه دوم:
همیشه منابع و مراجع اصلی در اختیار ما نیست و آن را از منابع دیگر استفاده میكنیم. اگر مشخصات مأخذدوم (ب) را نقل كنیم، خواننده پی نمیبرد اصل آن در جای دیگر است و اگر الف را نقل كنیم، شیوهای غلط و برخلاف تحقیق است؛ زیرا ما حقیقتاًمأخذ«الف» را در اختیار نداشته و آن را مطالعه نكردهایم.در چنین صورتی، نخست مشخصات مأخذالف را از حاشیه یا پاورقی مأخذمورد مطالعه خود مینویسیم؛ آنگاه در داخل پرانتز با نوشتن عبارت «به نقل از»، نام و مشخصات مأخذ«ب» را میافزاییم، مانند:
یان ریپكا، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه كیخسرو كشاورزی، انتشارات گوتمبرگ، چاپ اول، 1370، ص 239 (به نقل از دكتر صفا: تاریخ ادبیات ایران، انتشارات …)
دوم ـ استفاده مكرر از یك مأخذ:
در این صورت بار اول مشخصات كامل و دفعات بعد، مشخصات كوتاه میآید كه به دو صورت اتفاق میافتد: بیفاصله ـ با فاصله.
تكرار بیفاصله ß«همان» یا «همان مأخذ» یا «همان پیشین» و مورد اختلاف، مثلاً شماره صفحه یا جلد را به مورد اول میافزاییم:
1. دكتر عبدالحسین زرینكوب: سرّ نی، انتشارات علمی، جلد دوم، چاپ اول، ص 656.
2. همان مأخذ، ص 747 (یا همان، ص747)
تكرار با فاصله به این صورت است: نام و نام خانوادگی نویسنده، همان پیشین، شماره صفحه یا جلد
رابرت ا. هال، همان پیشین، ص186.
رابرت ا. هال: زبان و زبانشناسی، ترجمه محمدرضا باطنی، انتشارات امیركبیر، چاپ دوم، 1363، ص171.
هرگاه از یك مأخذبه كرّات استفاده شود ومأخذبرای خواننده آشنا و مأنوس باشد و نیازی به ذكر مشخصات احساس نشود، فقط عنوانمأخذو شماره صفحه میآید: بحارالانوار، ج1، ص352.
سوم ـ چگونگی استفاده از مجموعهها و مجلات: هرگاه مأخذمورد استفاده، مجموعهها، سالنامهها، مجلهها و مانند اینها باشند كه مؤلف واحدی ندارند، مشخصات را اینگونه ذكر میكنیم:
1. نام و نام خانوادگی نویسنده (یا مترجم در صورت لزوم)؛
2. عنوان دقیق مقاله؛
3. نام مجموعه یا مجله؛
4. مشخصات نشر (نام نشر، تاریخ و شماره انتشار و شماره صفحه).
مثال:برای مجموعه مقالات:
محمدعلی امامی، سعدی آموزگار قرن (مقاله)، «ذكر جمیل سعدی» (مجموعه مقالات كنگره بزرگداشت سعدی)، ناشر: یونسكو و وزارت ارشاد، جلد اول، چاپ سوم، 1369، ص125.
مثال:برای مجله:
حسینعلییوسفی: ای صوت رسای آسمانی(مقاله)، ماهنامه ادبستان، شماره 54، خرداد ماه 1373، ص5.
چهارم ـ شیوه نشانهگذاری برای ارجاعات: عموماً از عدد به عنوان نشانه ارجاع دادن به حاشیه استفاده میشودو آن را در پایان مطلب منقول، بالای آخرین كلمه به صورت عدد مینویسیم و نكته مورد ارجاع (مأخذیا توضیح یا معادل و…) را ذكر میكنیم.
در صورتی كه ارجاعات از یك نوع نباشد و متنوع و متعدد باشد، از نشانههای دیگر از جمله تصویر ستاره (*)، مربع كوچك (q)، دایره تو خالی(¡) دایره توپر () و مانند آن استفاده میكنیم.
استفاده از عدد هم تنوع دارد، مانند رقم و عدد تنها بر بالای كلمه، رقم و عدد داخل پرانتز یا قلاب و نهایتاً اندازه ریز یا درشت، معمولییا سیاه عدد.معمولاً ارجاع بهمأخذیا توضیح با عدد و ارجاع به معادلهای انگلیسی یا لاتینی كلمهها با ستاره یا مربع است.
پنجم ـ انواع ارجاع: اول ارجاع بهمأخذبود، اما ممكن است گاهیارجاع برای توضیح یا نشان دادن معادل و تلفظ كلمهها، تركیبها و اصطلاحات و نهایتاً برای تعیین نسخه بدلها در تصحیح متون باشد پس ارجاع دو قسم است:
الف) ارجاع به مأخذ: مطابق با نشانه ارجاع (رقم، ستاره و…)، در حاشیه پایان صفحه، مشخصاتمأخذثبت میگردد.
ب) ارجاع برای توضیح: مثل بالا، اما توضیح ممكن از شرح معنای لغت یا بیت شعر یا جمله گرفته تا ذكر مثال و توضیح بیشتر برای روشنگرییا نشان دادن مثلاً نسخه بدلها و نهایتاً نوشتن معادلها یا ترجمه كلمهها و جملههای خارجی و ضبط مدنتیك كلماتی كه باید تلفظ آنها دقیق باشد یا هر توضیح دیگر باشد.
ششم ـ جای مناسب برای ثبت موارد ارجاع:
الف) پای ورق: اغلب كتابها و ارجاعها در پای ورق و هر كدام از شمارهها مرتبط با همان صفحه است و ممكن است در یك صفحه 5 مورد باشد: 5 ـ 1.شمارههای ارجاع هر صفحه از یك شروع میشود.
مزیت این ارجاع این است كه خواننده به آسانی و فوریت مورد ارجاع را پای صفحه میبیند، اما اگر موارد ارجاع هر صفحه زیاد باشد،تمركز و حواس خواننده به هم میریزد.
ب) پایان نوشته: این شیوه مخصوصاً برای مقالات و نوشتههای كوتاه بسیار مناسب است و گاهی در كتابها نیز به كار میرود.در این روش، شمارههای ارجاع به صورت پیوسته (مسلسل)به كار میروند و آنگاه موارد ارجاع را مطابق شمارههای مربوط به هر كدام در پایان كتاب ثبت میكنند.
در صورتی كه كتاب مشتمل بر فصلهای جداگانه باشد، ارجاعات به دو صورت ثبت میشود.در صورت اول، موارد ارجاع هر فصلی را مطابق با شمارههای آن در پایان همان فصل قرار میدهند و در صورت دوم، تمامی موارد ارجاع را به پایان متن كلی كتاب میبرند و در آنجا، ارجاعات هر فصلی را با تعیین عنوان و شماره فصل دنبال هم قرار میدهند. مثلاً فصل اول 25، فصل دوم 35، فصل سوم 20.
حسن و مزیت این شیوه همان است كه در شیوه پاورقی عیب شمرده شد،یعنی مانع از پراكندگی حواس خواننده میگردد و خواننده متن را تا پایان بدون دغدغه و انقطاع حواس مطالعه میكند، اما اگر ارجاعات به مراجعه نیاز داشته باشد، خالی از دشواری و دغدغه نخواهد بود،ولیاگر ارجاعات طوری است كه خواننده كم مراجعه میكند، این شیوه مناسبتر است.
این شیوه صفحهآرایی را آسان میكند. در روش قبلی هنگام تحریر متن پاكنویس گاهی پاورقی فراموش میشود؛همچنین اگر در چینش آن موردی اشتباه شود همه موارد تغییر میكند.
ج) تلفیق دو شیوه: برخی كتابها، برخی ارجاعت را در پای صفحه و برخی دیگر را به پایان كتاب میبرند. پاورقیها كوتاه را در پای صفحه و پاورقیهای توضیحی را در انتها میآورند.
ه) تنظیم فهرست منابع
تعدد و تنوع فهرستها به ضرورت موضوع و نوع كار تحقیق بستگی دارد، اما در این میان هر كار تحقیقی حداقل به دو فهرست مهم و ضروری نیازمند است:
1. فهرست مطالب؛
2. فهرست منابع و مأخذ.
تفاوت این دو، اولاً در جایگاه آنهاست. فهرست مطالب در آغاز اثر ـ عموماً پس از صفحه عنوان و پیش از مقدمه ـ قرار میگیرد، در حالی كه جای فهرست منابع پایان كتاب است. ثانیاً فهرست مطالب بر اساس ترتیب مباحث و عنوانهای اصلی و فرعی آنها در متن تحقیق است، اما فهرست منابع، به ترتیب الفبا بر اساس نام خانوادگی مؤلف یا عنوان كتاب است.
ثالثاً فهرست مطالب مستقیماً به درون كتاب نظر دارد، اما فهرستمأخذبیانگر و نمایشگر پیرامون اثر است. فهرست منابع نشاندهنده ارزش و اعتبار و تكیهگاه تحقیق است، به شرطی كه میزان و درجه اعتبار و اشتهار منابع مورد توجه باشد و به شیوه تنظیم و تعداد آنها نیز توجه شود. (همان، ص79 ـ 78)
نحوه تنظیم: بهتر است آن دسته از فیشهایی كه متن كار آنها در تحقیق «مصرف شده»، پایه كار قرار گیرد و عنوان و مشخصات دقیقمأخذبه جز شماره صفحه را یادداشت كنیم و در آخر كار الفبای عنوان یا مؤلفرا قرار میدهیم. البته در همان جا میتوانیم شمارهگذاری كنیم.
مبنای الفبایی فهرست منابع: حرف اول نام خانوادگی مؤلف، مصحح یا مأخذی است كه مورد استفاده قرار میگیرد.این شیوه رایج بینالمللی است.
1. نام خانوادگی و سپس نام مؤلف؛2. عنوان كامل و دقیقمأخذ؛3. نام مصحح و مترجم در صورت لزوم؛4. مشخصات انتشار (نام ناشر، شماره جلد (در صورت لزوم) نوبت چاپ، تاریخ و محل انتشار، مانند:
رازی، شیخ نجمالدین، مرصاد العباد، به تصحیح دكتر محمدامین ریاحی، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، 1371، تهران.
در صورتی كه از یك مؤلف بیشتر از یك كتاب بود، در موارد دوم به بعد از نشانه خط افقی سیاهیا دو خط افقی ظریف و نزدیك به هم استفاده میشود،و پس از نشانه تفصیل (:) نام اثر دیگر همان مؤلف و دیگر مشخصات آن میآید.
زرینكوب، دكتر عبدالحسین: از چیزهای دیگر (مجموعه نقد)، انتشارات جاویدان، چاپ اول، 1364، تهران.
ـــــــــــــــــــــــ: با كاروان اندیشه، انتشارات امیركبیر، چاپ دوم، زمستان 1367، تهران.
مشاهده شده در پایگاه پویش مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران